1. A passive fatalism at the capriciousness and heavy-handedness of authority prevailed amongst the thirty-year men.
[ترجمه گوگل]تقدیرگرایی منفعلانه در هوسبازی و سنگینی قدرت در میان مردان سی ساله غالب بود
[ترجمه ترگمان]تفویض قدرت به تفویض قدرت در the و heavy قدرت در میان مردان سی و سی سال حکمفرما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تفویض قدرت به تفویض قدرت در the و heavy قدرت در میان مردان سی و سی سال حکمفرما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Creates the result is: The information public capriciousness is quite strong, deficient continuity.
[ترجمه گوگل]ایجاد نتیجه این است: اطلاعات عمومی دمدمی مزاجی بسیار قوی، تداوم ناقص است
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است: اطلاعات عمومی اطلاعات به طور کامل قوی و ناقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است: اطلاعات عمومی اطلاعات به طور کامل قوی و ناقص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. My "capriciousness" and "sophistication", instead of being used in dealing with tricky relations, can be spotted in the mediocre tricks i use to camouflage my inner world.
[ترجمه گوگل]«هوسطلبی» و «پیچیدگی» من، بهجای اینکه در برخورد با روابط فریبنده مورد استفاده قرار گیرد، در ترفندهای متوسطی که برای استتار دنیای درونم به کار میبرم، دیده میشود
[ترجمه ترگمان]\"capriciousness\" و \"پیچیدگی\" من، به جای آن که در ارتباط با روابط دشوار به کار روند، می تواند در حقه های متوسط مورد استفاده برای استتار در دنیای درونی خود دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"capriciousness\" و \"پیچیدگی\" من، به جای آن که در ارتباط با روابط دشوار به کار روند، می تواند در حقه های متوسط مورد استفاده برای استتار در دنیای درونی خود دیده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Forgive for my capriciousness, and that's because I care about you too much.
[ترجمه گوگل]دمدمی مزاجی من را ببخش و دلیلش این است که من بیش از حد به تو اهمیت می دهم
[ترجمه ترگمان]مرا ببخش، به خاطر این است که بیش از حد به تو اهمیت می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مرا ببخش، به خاطر این است که بیش از حد به تو اهمیت می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They soon realized that the capriciousness of memory made answers elusive.
[ترجمه گوگل]آنها به زودی متوجه شدند که هوس باز بودن حافظه باعث می شود که پاسخ ها گریزان باشد
[ترجمه ترگمان]آن ها به زودی دریافتند که capriciousness حافظه، پاسخ را مبهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به زودی دریافتند که capriciousness حافظه، پاسخ را مبهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Cause many arise suddenly the capriciousness. the second chapter, minor crime primary cause.
[ترجمه گوگل]چرا که بسیاری به طور ناگهانی هوسبازی بوجود می آیند فصل دوم، علت اصلی جرم جزئی
[ترجمه ترگمان] چون خیلی چیزا یهویی بوجود میاد بخش دوم، هدف اصلی جرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] چون خیلی چیزا یهویی بوجود میاد بخش دوم، هدف اصلی جرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pat stuck it out, despite the capriciousness and inhospitality of the English weather.
[ترجمه گوگل]با وجود هوسبازی و مهماننوازی آب و هوای انگلیسی، پت آن را نشان داد
[ترجمه ترگمان]با وجود the و inhospitality آب و هوا، پت آن را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با وجود the و inhospitality آب و هوا، پت آن را بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Lady racehorse owners have a reputation for capriciousness.
[ترجمه گوگل]صاحبان بانوی اسب های مسابقه به دمدمی مزاج بودن شهرت دارند
[ترجمه ترگمان]Lady racehorse معروف به capriciousness شهرت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Lady racehorse معروف به capriciousness شهرت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Everyone conspired, took Hitler's capriciousness into his reckonings.
[ترجمه گوگل]همه توطئه کردند، هوسبازی هیتلر را در حساب خود قرار دادند
[ترجمه ترگمان]همه توطئه کردند و صورت هیتلر را در حساب حساب خود گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه توطئه کردند و صورت هیتلر را در حساب حساب خود گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Overcomes engineer carries on judgment subjectivity and capriciousness depend on the experience and imagines.
[ترجمه گوگل]غلبه بر قضاوت مهندس ذهنیت و هوسبازی به تجربه و تصورات بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]مهندس overcomes ذهنیت قضاوت را دنبال می کند و capriciousness به تجربه و imagines بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مهندس overcomes ذهنیت قضاوت را دنبال می کند و capriciousness به تجربه و imagines بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But smaller, less powerful teams like this one are more vulnerable to the capriciousness of the games.
[ترجمه گوگل]اما تیمهای کوچکتر و کمقدرتتر مانند این، در برابر هوسبازی بازیها آسیبپذیرتر هستند
[ترجمه ترگمان]اما تیم های کوچک تر و ضعیف تر مثل این یکی بیشتر در برابر the بازی ها آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما تیم های کوچک تر و ضعیف تر مثل این یکی بیشتر در برابر the بازی ها آسیب پذیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The exchange's duty to act fairly means without arbitrariness or capriciousness, and on the basis of relevant considerations.
[ترجمه گوگل]وظیفه بورس برای عمل منصفانه بدون خودسری یا هوسبازی و بر اساس ملاحظات مرتبط است
[ترجمه ترگمان]وظیفه تبادل برای عمل عادلانه به معنای بی arbitrariness یا capriciousness، و براساس ملاحظات مربوطه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وظیفه تبادل برای عمل عادلانه به معنای بی arbitrariness یا capriciousness، و براساس ملاحظات مربوطه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The application of analytic hierarchy process (AHP) can reduce the blindness and capriciousness in the decision-making process of fund plan of an enterprise.
[ترجمه گوگل]استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) می تواند کوری و هوسبازی را در فرآیند تصمیم گیری طرح صندوق یک شرکت کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)می تواند کوری و capriciousness در فرآیند تصمیم گیری یک شرکت را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)می تواند کوری و capriciousness در فرآیند تصمیم گیری یک شرکت را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You whine about being beaten by time while it actually can't beat our capriciousness.
[ترجمه گوگل]شما در مورد ضرب و شتم شدن توسط زمان غر می زنید در حالی که در واقع نمی تواند هوسبازی ما را شکست دهد
[ترجمه ترگمان]شما از کتک خوردن وقتی که در واقع شکست ما رو شکست میده ناله می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شما از کتک خوردن وقتی که در واقع شکست ما رو شکست میده ناله می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید