capitalise

جمله های نمونه

1. The Bank has decided to capitalise on short term difficulties by attempting to diminish staff terms and conditions.
[ترجمه گوگل]بانک تصمیم گرفته است تا با تلاش برای کاهش شرایط و ضوابط کارکنان، روی مشکلات کوتاه مدت سرمایه گذاری کند
[ترجمه ترگمان]بانک تصمیم به سرمایه گذاری بر روی مشکلات کوتاه مدت با تلاش برای تضعیف شرایط و شرایط کارکنان گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company tended to capitalise all costs and revenues associated with opening new homes until they reached projected break-even occupancy levels.
[ترجمه گوگل]این شرکت تمایل داشت از تمام هزینه‌ها و درآمدهای مرتبط با افتتاح خانه‌های جدید تا زمانی که به سطوح اشغالی پیش‌بینی‌شده دست پیدا کنند، سرمایه‌گذاری کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت تمایل داشت تا بر همه هزینه ها و درآمده ای مربوط به افتتاح خانه های جدید سرمایه گذاری کند تا زمانی که آن ها به سطوح دسترسی به استراحت برنامه ریزی شده رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The ultimate composite materials capitalise on the inherent strength and lightness of reinforced resins by deploying them in a sandwich construction.
[ترجمه گوگل]مواد کامپوزیتی نهایی از استحکام و سبکی ذاتی رزین های تقویت شده با استقرار آنها در یک ساختار ساندویچی بهره می برند
[ترجمه ترگمان]مواد کامپوزیت نهایی بر روی قدرت ذاتی و سبک of تقویت شده با استقرار آن ها در یک ساخت ساندویچ سرمایه گذاری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Usually though, to make far-reaching decisions correctly and capitalise on opportunity, vital intelligence is essential.
[ترجمه گوگل]با این حال، معمولاً برای تصمیم گیری صحیح و استفاده از فرصت ها، هوش حیاتی ضروری است
[ترجمه ترگمان]با این حال معمولا برای تصمیم گیری صحیح و سرمایه گذاری بر روی فرصت ها، اطلاعات حیاتی ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Wishing to capitalise on this success, Langan suggested a similar arrangement in Los Angeles.
[ترجمه گوگل]لانگان که مایل بود از این موفقیت سرمایه گذاری کند، ترتیب مشابهی را در لس آنجلس پیشنهاد کرد
[ترجمه ترگمان]Langan که مایل به سرمایه گذاری بر روی این موفقیت بود، قراردادی مشابه را در لس آنجلس پیشنهاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These activities capitalise on the strengths of pupils, whether they have visual impairment, severe learning difficulties or other special needs.
[ترجمه گوگل]این فعالیت‌ها بر نقاط قوت دانش‌آموزان، خواه ناتوانی بینایی، مشکلات شدید یادگیری یا سایر نیازهای خاص، سرمایه‌گذاری می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این فعالیت ها بر روی نقاط قوت دانش آموزان سرمایه گذاری می کنند، چه آن ها اختلال بصری، مشکلات یادگیری شدید و یا نیازهای خاص دیگر داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is possible, too, to capitalise on topical events, like holidays, Christmas etc.
[ترجمه گوگل]همچنین می توان از رویدادهای موضوعی مانند تعطیلات، کریسمس و غیره استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]همچنین برای سرمایه گذاری بر روی رویداده ای موضوعی مانند تعطیلات، کریسمس و غیره امکان پذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Schools will still want to capitalise on topical events, and special celebrations.
[ترجمه گوگل]مدارس همچنان می خواهند از رویدادهای موضوعی و جشن های ویژه استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]مدارس هنوز هم می خواهند بر روی رویداده ای موضوعی و جشن های ویژه سرمایه گذاری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Cassons could capitalise on the hotel's pleasant gardens by introducing outdoor furniture and parasols.
[ترجمه گوگل]خانواده Cassons می توانند با معرفی مبلمان و چترهای آفتابی در فضای باز از باغ های دلپذیر هتل بهره ببرند
[ترجمه ترگمان]Cassons می توانند با استفاده از مبلمان و چترهای خارجی بر روی باغ های دلپذیر این هتل سرمایه گذاری کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It has to capitalise on its own strengths and develop higher value - added activities.
[ترجمه گوگل]باید بر روی نقاط قوت خود سرمایه گذاری کند و فعالیت های با ارزش افزوده بالاتر را توسعه دهد
[ترجمه ترگمان]آن باید بر روی نقاط قوت خودش سرمایه گذاری کند و فعالیت های افزوده ارزش افزوده را توسعه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aston Villa travel to West Ham hoping to capitalise on any slip-up from Everton to finish in fifth spot.
[ترجمه گوگل]استون ویلا به وستهام سفر می کند با این امید که از هر لغزشی از اورتون استفاده کند و در رده پنجم قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]استون ویلا به وست هام سفر می کند و امیدوار است در هر لغزش از اورتون در مقام پنجم سرمایه گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even though his rivals have failed capitalise, and he remains 16 points ahead, Button seems fretful.
[ترجمه گوگل]حتی با وجود اینکه رقبای او در سرمایه گذاری ناموفق بوده اند و او 16 امتیاز جلوتر است، اما باتن نگران به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه رقبای او نتوانستند سرمایه گذاری کنند، اما بنظر می رسد که او ۱۶ امتیاز جلوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. HFT uses automated strategies to capitalise on inefficient pricing of financial instruments at blinding speed.
[ترجمه گوگل]HFT از استراتژی‌های خودکار برای سرمایه‌گذاری بر قیمت‌گذاری ناکارآمد ابزارهای مالی با سرعت کورکننده استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]HFT از استراتژی های خودکار برای سرمایه گذاری بر روی قیمت گذاری ناکارآمد ابزارهای مالی با سرعت کور کننده استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some firms are already trying to capitalise on this new mood.
[ترجمه گوگل]برخی از شرکت ها در حال حاضر تلاش می کنند از این روحیه جدید سرمایه گذاری کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت ها در حال حاضر در تلاش برای سرمایه گذاری بر روی این حالت جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mr Niederhoffer endeavours to capitalise on the predictability of these response patterns by targeting quick gains.
[ترجمه گوگل]آقای نیدرهوفر تلاش می کند تا با هدف قرار دادن دستاوردهای سریع، از قابلیت پیش بینی این الگوهای پاسخ سرمایه گذاری کند
[ترجمه ترگمان]آقای Niederhoffer تلاش می کند تا بر روی پیش بینی این الگوهای واکنش با هدف قرار دادن دستاوردهای سریع سرمایه گذاری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• turn into capital; finance, provide with capital; write in capital letters (also capitalize)

پیشنهاد کاربران

بهره برداری کردن
سود بردن از؛ فراهم کردن سرمایه برای شرکتی؛ به سرمایه تبدیل کردن؛ بزرگ نوشتن حروف
بهره برداری
سرمایه گذاری
نوشتن با حروف بزرگ
برجسته نمایی

بپرس