capital stock

/ˈkæpətəlˈstɑːk//ˈkæpɪtəlstɒk/

کشتی زره دار جنگی با توپ هایی که دهانه ی آنها از هشت اینچ بیشتر باشد، (اقتصاد)، سرمایه ی شرکت که به سهام خرید و فروش پذیر بخش شده باشد، سرمایه سهامی، سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی، عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the entire amount of stock authorized for issue by a corporation.

(2) تعریف: the total stated or par value of the stock issued.

جمله های نمونه

1. The capital stock, unlike the labour force, will always be fully employed.
[ترجمه گوگل]موجودی سرمایه، برخلاف نیروی کار، همیشه به طور کامل مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]سهام سرمایه برخلاف نیروی کار همیشه به طور کامل مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The capital stock should be increased if the marginal social benefit exceeds the long-run marginal cost inclusive of the capital charge.
[ترجمه گوگل]در صورتی که سود اجتماعی نهایی از هزینه نهایی بلندمدت با احتساب هزینه سرمایه بیشتر شود، موجودی سرمایه باید افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]اگر سود اجتماعی حاشیه ای از هزینه حاشیه ای گرانقیمت کل هزینه سرمایه فراتر رود، سهام سرمایه باید افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Official figures for manufacturing show a capital stock that increased gently but persistently throughout the 1970s and 1980s.
[ترجمه گوگل]ارقام رسمی برای تولید نشان می دهد که موجودی سرمایه به آرامی اما به طور مداوم در طول دهه های 1970 و 1980 افزایش یافته است
[ترجمه ترگمان]ارقام رسمی برای تولید یک سهام سرمایه ای است که به آرامی اما در طول دهه های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Human Capital Stock Transformation Model and Application.
[ترجمه گوگل]مدل و کاربرد تحول سهام سرمایه انسانی
[ترجمه ترگمان]مدل تحول سرمایه انسانی سرمایه انسانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tier 2 capital: the total of capital stock (perpetual cumulative preferred stock), reserve for trading losses, reserve for losses from breach of contract, unrealized gains on financial products.
[ترجمه گوگل]سرمایه ردیف 2: کل موجودی سرمایه (سهام ممتاز تجمعی دائمی)، اندوخته برای زیان های معاملاتی، ذخیره برای زیان های ناشی از نقض قرارداد، سودهای تحقق نیافته محصولات مالی
[ترجمه ترگمان]سرمایه اجتماعی (ردیف دوم): کل سهام سرمایه (موجودی ارجح)، ذخیره برای ضرر تجاری، ذخیره برای ضرر و زیان ناشی از نقض قرارداد، دستاوردهای تحقق نیافته بر روی محصولات مالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bonds payable differ from capital stock in several ways.
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه قابل پرداخت با سهام سرمایه از چندین جهت متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اوراق قرضه قابل پرداخت از چندین طریق با سهام سرمایه متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Perpetual Inventory Method is the basic tool for capital stock accounting.
[ترجمه گوگل]روش موجودی دائمی ابزار اساسی برای حسابداری سهام سرمایه است
[ترجمه ترگمان]روش نگهداری ابدی ابزار اصلی حسابداری ذخیره سرمایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Guo Feng : participation in capital stock has a feature that up quickly, De Yekuai back.
[ترجمه گوگل]Guo Feng : مشارکت در سهام سرمایه دارای ویژگی است که به سرعت بالا می رود، De Yekuai بازگشت
[ترجمه ترگمان]گیو Feng: شرکت در سهام سرمایه ای یک ویژگی را دارد که به سرعت، دی Yekuai برمی گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The result should be a bigger capital stock.
[ترجمه گوگل]نتیجه باید یک سرمایه بزرگتر باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه باید یک سهام بزرگ تر سرمایه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Strengthen logistics management, lower capital stock occupancy that enables businesses to create a better economic efficiency.
[ترجمه گوگل]تقویت مدیریت لجستیک، کاهش اشغال سرمایه که به کسب و کارها امکان می دهد کارایی اقتصادی بهتری ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]تقویت مدیریت تدارکات، سکونت کم تر سرمایه که شرکت ها را قادر می سازد تا کارایی اقتصادی بهتری ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The concept of active capital stock performance and the upcoming GEM not unrelated.
[ترجمه گوگل]مفهوم عملکرد سهام سرمایه فعال و GEM آینده بی ارتباط نیست
[ترجمه ترگمان]مفهوم عملکرد سرمایه فعال سرمایه و GEM آتی نامربوط نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is formed due to several reasons capital stock premium, present acceptance assets assessment appreciation and foreign currency converting difference, and so on.
[ترجمه گوگل]به دلایل متعددی، حق بیمه سهام سرمایه، افزایش ارزش دارایی های پذیرش فعلی و تفاوت تبدیل ارز خارجی و غیره شکل می گیرد
[ترجمه ترگمان]این موضوع به دلیل چندین دلیل حق بیمه سرمایه، ارزیابی ارزیابی دارایی ها و تبدیل ارز خارجی و غیره ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Both the Retained Earnings account and the Capital Stock account are Owners'Equity accounts.
[ترجمه گوگل]هر دو حساب سود انباشته و حساب سهام سرمایه، حساب‌های حقوق صاحبان سهام هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو حساب درآمد Retained و حساب سهام سرمایه ای حساب های سرمایه صاحبان سهام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dividend plan is often accompanied by capital stock expansion such as share allocation and capitalization of share premium.
[ترجمه گوگل]طرح تقسیم سود اغلب با گسترش سهام سرمایه مانند تخصیص سهم و سرمایه گذاری حق بیمه همراه است
[ترجمه ترگمان]برنامه Dividend اغلب با گسترش سرمایه سرمایه مانند تخصیص سهم و سرمایه گذاری در سرمایه مشترک همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] سهام سرمایه
[حقوق] سهام سرمایه
[ریاضیات] سهام سرمایه

انگلیسی به انگلیسی

• total stated value of a company's shares

پیشنهاد کاربران

در اقتصاد به معنای موجودی سرمایه هست ( اندوخته ی ابزارآلات تولید در یک اقتصاد )
سرمایه سهام

بپرس