capital budgeting

جمله های نمونه

1. Personal computers also have simplified capital budgeting.
[ترجمه گوگل]رایانه های شخصی نیز بودجه بندی سرمایه ای ساده ای دارند
[ترجمه ترگمان]کامپیوترهای شخصی نیز بودجه بندی سرمایه را ساده کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This will help to strengthen the capital budgeting system and should produce more satisfactory projects.
[ترجمه گوگل]این امر به تقویت سیستم بودجه ریزی سرمایه ای کمک می کند و باید پروژه های رضایت بخشی بیشتری را تولید کند
[ترجمه ترگمان]این کار به تقویت سیستم بودجه بندی سرمایه کمک خواهد کرد و باید پروژه های رضایت بخشی ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When evaluating capital budgeting decisions, it is this marginal cost that should be used as the appropriate cost of capital.
[ترجمه گوگل]هنگام ارزیابی تصمیمات بودجه ریزی سرمایه، این هزینه نهایی است که باید به عنوان هزینه مناسب سرمایه استفاده شود
[ترجمه ترگمان]هنگام ارزیابی تصمیمات بودجه بندی سرمایه این هزینه حاشیه ای است که باید به عنوان هزینه مناسب سرمایه مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Most companies face substantially different capital budgeting opportunities from year to year.
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت ها سال به سال با فرصت های بودجه بندی سرمایه ای متفاوتی روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها از سال تا سال به میزان قابل توجهی با بودجه بودجه بندی سرمایه متفاوت مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Subsequently, real option is widely exercised in capital budgeting and value evaluating and shows tremendous superiority compared to the traditional capital budget model(DCF).
[ترجمه گوگل]پس از آن، گزینه واقعی به طور گسترده در بودجه ریزی سرمایه و ارزیابی ارزش اعمال می شود و برتری فوق العاده ای را در مقایسه با مدل بودجه سرمایه سنتی (DCF) نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، گزینه واقعی در بودجه بندی سرمایه و ارزیابی ارزش به طور گسترده اعمال می شود و برتری عظیمی را در مقایسه با مدل بودجه سرمایه سنتی (DCF نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The object of theinvestment, or capital budgeting, decision is to find real assets that areworth more than they cost.
[ترجمه گوگل]هدف تصمیم گیری سرمایه گذاری یا بودجه بندی سرمایه، یافتن دارایی های واقعی است که ارزش آنها بیش از هزینه آنهاست
[ترجمه ترگمان]هدف از تعیین بودجه، یا بودجه بندی سرمایه، یافتن دارایی های حقیقی است که بیش از هزینه آن ها ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In practical capital budgeting, a single discount rate is usually applied to all future cash flows.
[ترجمه گوگل]در بودجه ریزی سرمایه ای عملی، معمولاً یک نرخ تنزیل واحد برای تمام جریان های نقدی آتی اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]در بودجه عملی سرمایه، نرخ تنزیل واحد معمولا برای تمام جریان های نقدی آینده اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Often used in capital budgeting, IRR is the interest rate that makes net present value of all cash flow equal zero.
[ترجمه گوگل]IRR که اغلب در بودجه ریزی سرمایه استفاده می شود، نرخ بهره ای است که ارزش فعلی خالص تمام جریان های نقدی را برابر با صفر می کند
[ترجمه ترگمان]اغلب در بودجه بندی سرمایه، IRR نرخ بهره است که باعث می شود ارزش خالص فعلی همه جریان نقدی برابر صفر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Capital Budgeting is the md step of oversee Investment for Chinese Enterprises. In this paper we summarize author's results of both theoretical and applied research on it.
[ترجمه گوگل]بودجه بندی سرمایه گام اصلی نظارت بر سرمایه گذاری برای شرکت های چینی است در این مقاله نتایج پژوهش نظری و کاربردی نویسنده در مورد آن را خلاصه می کنیم
[ترجمه ترگمان]بودجه بندی سرمایه گامی است که بر سرمایه گذاری شرکت های چینی نظارت می کند در این مقاله، ما نتایج هر دو تحقیق نظری و کاربردی بر روی آن را خلاصه سازی می نماییم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Problems of constrained capital budgeting are common in investment decision.
[ترجمه گوگل]مشکلات بودجه بندی سرمایه محدود در تصمیم گیری سرمایه گذاری رایج است
[ترجمه ترگمان]مشکلات بودجه بندی سرمایه محدود در تصمیم گیری سرمایه گذاری رایج هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Emphasizes capital budgeting and long-term financing, including leasing.
[ترجمه گوگل]بر بودجه ریزی سرمایه و تامین مالی بلندمدت از جمله لیزینگ تاکید می کند
[ترجمه ترگمان]بودجه بندی سرمایه اجتماعی و تامین مالی طولانی مدت، از جمله اجاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. NPV is the most important method in capital budgeting, an important input variable it needs is the hurdle rate of a project.
[ترجمه گوگل]NPV مهمترین روش در بودجه ریزی سرمایه است، یک متغیر ورودی مهمی که به آن نیاز دارد، نرخ مانع یک پروژه است
[ترجمه ترگمان]طرح NPV مهم ترین روش در بودجه بندی سرمایه است، یک متغیر ورودی مهم که به آن نیاز دارد، نرخ مانع از یک پروژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. NPV is an approach used in capital budgeting where the present value of cash inflows is subtracted by the present value of cash outflows.
[ترجمه گوگل]NPV رویکردی است که در بودجه ریزی سرمایه ای مورد استفاده قرار می گیرد که در آن ارزش فعلی جریان های نقدی از ارزش فعلی جریان های نقدی کسر می شود
[ترجمه ترگمان]طرح NPV رویکردی است که در بودجه بندی سرمایه مورد استفاده قرار می گیرد که در آن مقدار فعلی جریان نقدینگی از مقدار فعلی خروج نقدی کم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper discusses the capital budgeting problem when the investment capital comes partially from bank loam.
[ترجمه گوگل]این مقاله مشکل بودجه بندی سرمایه را هنگامی که سرمایه سرمایه گذاری تا حدی از لوم بانکی می آید، مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بحث در مورد مساله بودجه بندی سرمایه در زمانی می پردازد که سرمایه سرمایه گذاری بخشی از loam بانک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] بودجه بندی سرمایه ای
[ریاضیات] بودجه بندی سرمایه، بودجه بندی سرمایه ای

انگلیسی به انگلیسی

• planning the allocation of funds of a business and holding to that plan

پیشنهاد کاربران

بپرس