صفت ( adjective )
مشتقات: capably (adv.)
مشتقات: capably (adv.)
• (1) تعریف: having the ability to perform as required; competent.
• مترادف: able, competent, effectual, good, qualified
• متضاد: incapable, incompetent
• مشابه: adept, apt, clever, effective, efficacious, ingenious, knowledgeable, on the ball, proficient, resourceful, skillful, smart
• مترادف: able, competent, effectual, good, qualified
• متضاد: incapable, incompetent
• مشابه: adept, apt, clever, effective, efficacious, ingenious, knowledgeable, on the ball, proficient, resourceful, skillful, smart
- She is a highly capable teacher who accomplishes a great deal with her students.
[ترجمه گوگل] او یک معلم بسیار توانا است که کارهای زیادی را با دانش آموزانش انجام می دهد
[ترجمه ترگمان] او یک معلم بسیار توانا است که با دانش آموزان خود معامله بزرگی انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک معلم بسیار توانا است که با دانش آموزان خود معامله بزرگی انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: having the mental or physical ability to accomplish a particular thing (usually followed by "of").
• مترادف: able
• متضاد: incapable
• مشابه: susceptible
• مترادف: able
• متضاد: incapable
• مشابه: susceptible
- She is capable of great success if she puts her mind to it.
[ترجمه سایه] او لیاقت رسیدن به موفقیت را دارد اگر برروی آن تمرکز کند.|
[ترجمه گوگل] او می تواند موفقیت بزرگی داشته باشد اگر ذهن خود را به آن معطوف کند[ترجمه ترگمان] اگر دلش بخواهد می تواند موفق به موفقیت بزرگی بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Two weeks after surgery, I was capable of standing by myself.
[ترجمه گوگل] دو هفته پس از جراحی، من قادر به ایستادن در خودم بودم
[ترجمه ترگمان] دو هفته بعد از عمل من قادر بودم تنها وایسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دو هفته بعد از عمل من قادر بودم تنها وایسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: having the psychological makeup that allows a particular emotion or the carrying out of particular act (usu. fol. by of).
• مشابه: open, receptive, subject, susceptible
• مشابه: open, receptive, subject, susceptible
- We couldn't believe he was capable of murder.
[ترجمه گوگل] ما نمی توانستیم باور کنیم که او قادر به قتل است
[ترجمه ترگمان] ما نمی توانستیم باور کنیم که او قادر به قتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما نمی توانستیم باور کنیم که او قادر به قتل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She did not know she was capable of falling in love again.
[ترجمه گوگل] او نمی دانست که می تواند دوباره عاشق شود
[ترجمه ترگمان] نمی دانست که دیگر قادر به عاشق شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نمی دانست که دیگر قادر به عاشق شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید