canton

/ˈkæntən//ˈkæntɒn/

معنی: زاویه، قسمت، بلوک، بخش
معانی دیگر: جا تعیین کردن (برای سربازان)، محل خواب و خوراک سربازان را معلوم کردن، مستقر کردن، (سوئیس) ایالت، کانتون، (فرانسه) بخشی از اروندیسمان، (نشان های اشرافی) مربع کوچکی که معمولا بر سمت راست و بالای سپر ترسیم می شود، مربع کوچکی در بالای پرچم (نزدیک به دسته)، به کانتون بخش کردن، شهر کانتون (در جنوب چین - guangzhou هم می گویند)، بلوک بویژه در سویس، به بخش تقسیم کردن غالبا با out

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see Guangzhou.

جمله های نمونه

1. the states of switzerland are called canton
ایالت های سوئیس را کانتون می نامند.

2. Shortly after leaving Huttwil, road 23 crossed the cantonal boundary from Bern to Luzem canton.
[ترجمه گوگل]اندکی پس از خروج از Huttwil، جاده 23 از مرز کانتون از برن به کانتون Luzem عبور کرد
[ترجمه ترگمان]مدت کوتاهی پس از ترک Huttwil، جاده ۲۳ از مرز cantonal برن به بخش Luzem عبور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Town and canton rose in importance after the early thirteenth century when the bridging of the Schollenen gorge opened up the Cotthard.
[ترجمه گوگل]پس از اوایل قرن سیزدهم، زمانی که پل دره شولنن، کوتارد را باز کرد، اهمیت شهر و کانتون افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]پس از قرن سیزدهم، هنگامی که پل bridging در the باز شد، شهر و بخش بخش از اهمیت بیشتری برخوردار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After a brief stay in Canton, we arrive in Hong Kong on 31 May.
[ترجمه گوگل]پس از اقامت کوتاهی در کانتون، در 31 می به هنگ کنگ می رسیم
[ترجمه ترگمان]پس از یک اقامت کوتاه در کانتون، ما در ۳۱ می به هنگ کنگ می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even in the canton of Geneva, an internationalist bastion, 5 9 % said no.
[ترجمه گوگل]حتی در کانتون ژنو، که یک سنگر بین‌المللی است، 59 درصد پاسخ منفی دادند
[ترجمه ترگمان]حتی در کانتون ژنو، یک سنگر internationalist، ۵ % گفتند نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The next day four traffickers were executed in Canton.
[ترجمه گوگل]روز بعد چهار قاچاقچی در کانتون اعدام شدند
[ترجمه ترگمان]روز بعد چهار قاچاقچی در کانتون اعدام شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bloomfield Hills, Canton and Carleton have grown at the slowest pace.
[ترجمه گوگل]بلومفیلد هیلز، کانتون و کارلتون با کمترین سرعت رشد کرده اند
[ترجمه ترگمان]Bloomfield هیلز، کانتون و کارلتون با کندترین سرعت رشد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The opening ceremony of Canton Textile 2007 will start at once.
[ترجمه گوگل]مراسم افتتاحیه Canton Textile 2007 به یکباره آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]مراسم افتتاحیه صنعت نساجی Canton در سال ۲۰۰۷ آغاز خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Please expert advice: Canton where books acridine Publications shop?
[ترجمه گوگل]لطفا مشاوره تخصصی: کانتونی که انتشارات آکریدین کتابها را در کجا خرید می کند؟
[ترجمه ترگمان]لطفا به توصیه متخصص مراجعه کنید: Canton در کجا کتاب انتشارات acridine را چاپ می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Canton Bandung consider the specific stocks, it can make reference to the relevant statistics.
[ترجمه گوگل]کانتون باندونگ با در نظر گرفتن سهام خاص، می تواند به آمار مربوطه اشاره کند
[ترجمه ترگمان]کانتون Bandung سهام خاص را در نظر می گیرد و می تواند به آمار مربوطه رجوع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. GUANGZHOU - The 110th Canton Fair, officially known as the China Import and Export Fair, opened Friday in the city of Guangzhou, capital of the southern province of Guangdong.
[ترجمه گوگل]گوانگژو - صد و دهمین نمایشگاه کانتون که رسماً به عنوان نمایشگاه واردات و صادرات چین شناخته می شود، روز جمعه در شهر گوانگژو، مرکز استان جنوبی گوانگدونگ افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]گوانجو - The ۱۱۰th Fair، که به طور رسمی به عنوان نمایشگاه واردات و صادرات چین شناخته می شود، روز جمعه در شهر گوانگ ژو، مرکز استان جنوبی Guangdong افتتاح شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The constitution of a little Swiss canton does not suit a great kingdom; and, similarly, the constitution of the Roman republic was unsuitable when transferred to the small imperial towns of Germany.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی یک کانتون کوچک سوئیس مناسب یک پادشاهی بزرگ نیست و به طور مشابه، قانون اساسی جمهوری روم زمانی که به شهرهای کوچک امپراتوری آلمان منتقل شد نامناسب بود
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی یک کانتون سوییس برای پادشاهی بزرگ مناسب نیست؛ و به همین ترتیب، قانون اساسی جمهوری روم در زمان انتقال به شهرهای کوچک امپراطوری آلمان نامناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Linthal takes its name from the river Linth which drains the beautiful transverse valley that largely makes up the canton of Glarus.
[ترجمه گوگل]Linthal نام خود را از رودخانه Linth گرفته است که دره عرضی زیبا را که عمدتاً کانتون گلاروس را تشکیل می دهد، تخلیه می کند
[ترجمه ترگمان]Linthal نام خود را از رودخانه Linth می گیرد که دره کوچک عرضی را که تا حد زیادی از استان گلاروس، of می کند، تخلیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the persecution of 166 he was banished with other missionaries to Canton.
[ترجمه گوگل]در آزار و شکنجه 166 او به همراه سایر مبلغان به کانتون تبعید شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۶ به همراه دیگر مبلغان به کانتون تبعید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The pressure intensified and opium sales were at a standstill by 1838 when Lin Tse-hsu was appointed imperial commissioner in Canton.
[ترجمه گوگل]فشارها تشدید شد و تا سال 1838 که لین تسه هسو به عنوان کمیسر امپراتوری در کانتون منصوب شد، فروش تریاک متوقف شد
[ترجمه ترگمان]فشار شدت گرفت و فروش تریاک تا ۱۸۳۸ متوقف شد که لین Tse - hsu به عنوان کمیسر سلطنتی در کانتون منصوب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زاویه (اسم)
angle, corner, hermitage, canton

قسمت (اسم)
detachment, section, party, leg, share, portion, sect, lot, division, dole, proportion, segment, canton, arm, chapter, department, ratio, plank, feck, parcel, percentage, compartment, snick, grist, internode, kismet, rasher, whang

بلوک (اسم)
canton, district, block, bloc

بخش (اسم)
section, party, region, leg, part, share, portion, sect, lot, division, fate, distribution, precinct, segment, canton, branch, member, zone, district, subregion, department, item, piece, heritage, quarter, borough, parish, sector, parcel, commune, county, riding, moiety, installment, squadron, wing of building

تخصصی

[زمین شناسی] زاویه ،بلوک(بویژه در سویس)،به بخش تقسیم کردن،بخش،حوزه

انگلیسی به انگلیسی

• swiss state; minor division of country
divide land into sections or districts
a canton is a political or administrative region in some countries, for example switzerland.

پیشنهاد کاربران

سرزمینی زیرمجموعۀ کشوری که برای مقاصد سیاسی و اداری و حکومتی تأسیس می شود.
1️⃣https://www. ejustice. just. fgov. be
2️⃣https://www. iilj. org/publications/global - administrative - law/
C�ont�innor K��ntton or Conton
or Administrative Division
به تقسیمات کشورهای اطلاق می شود که هر منطقه شبه شهرستان که زیر نظر فرماندار آنجا اداره می شود نیمه حکومتی و نیمه فدرالی است بدین معنا که کاملاً تصمیمات توسط فرماندار از طریق وزیر کشور و صدر اعظم یا رئیس جمهور تایید و قابل اجرا نمی باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

نگاه کنید👇

بپرس