1. You crossed an endless, rickety cantilever bridge after pausing on the Virginia bank to pay a one-dollar toll.
[ترجمه گوگل]شما پس از توقف در بانک ویرجینیا برای پرداخت عوارض یک دلاری، از یک پل کنسولی بی پایان و زهوار عبور کردید
[ترجمه ترگمان]تو از یه پل بی وقفه عبور کردی و بعد از مکث کوتاهی در بانک ویرجینیا برای پرداخت یک صد دلاری از پل ویرجینیا عبور کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With a hardened aluminium cantilever and parabolic diamond stylus profile it retails for £350.
[ترجمه گوگل]با یک کنسول آلومینیومی سخت شده و مشخصات قلم الماس سهموی با قیمت 350 پوند به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]با یک cantilever aluminium hardened و stylus سهمی وار آن را برای ۳۵۰ پوند تعیین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Sixteen were mounted on Peckham cantilever trucks and nineteen on Brill 21E trucks indiscriminately.
[ترجمه گوگل]16 مورد بر روی کامیونهای کنسول Peckham و 19 بر روی کامیونهای Brill 21E بدون تفکیک نصب شده بودند
[ترجمه ترگمان]شانزده نفر بر روی کامیون ها خم شده پکهام و نوزده نفر در Brill ۲۱ E بدون تمایز، سوار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Of all-metal construction, the Firefly F. I was a cantilever low-wing monoplane with an alclad-covered monocoque fuselage.
[ترجمه گوگل]Firefly F I با ساختار تمام فلزی یک هواپیمای تک بال پایین کنسولی با بدنه مونوکوک پوشیده شده از آلکلاد بود
[ترجمه ترگمان]از همه ساخت فلزی، the F من یک monoplane low cantilever با یک بدنه monocoque alclad - بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The seventy-one-year-old steel cantilever span narrows down to two lanes as it crosses a channel that connects the Gulf to the Mississippi.
[ترجمه گوگل]دهانه کنسول فولادی هفتاد و یک ساله با عبور از کانالی که خلیج را به می سی سی پی متصل می کند به دو خط باریک می شود
[ترجمه ترگمان]این پوشش فولادی هفتاد و یک ساله به دو مسیر محدود می شود و از کانالی عبور می کند که خلیج را به می سی سی پی مرتبط می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The data-recording device scans a tiny cantilever tip that rides in contact with the surface of a ferroelectric material.
[ترجمه گوگل]دستگاه ضبط داده یک نوک کنسول کوچک را که در تماس با سطح یک ماده فروالکتریک قرار دارد، اسکن می کند
[ترجمه ترگمان]دستگاه ثبت داده ها یک نوک cantilever است که در تماس با سطح ماده فرو الکتریک قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Based on a model of a cantilever beam system with clearance restriction, its nonlinear dynamic response to harmonic excitation are studied qualitatively in experiments.
[ترجمه گوگل]بر اساس مدلی از یک سیستم تیرهای کنسولی با محدودیت فاصله، پاسخ دینامیکی غیرخطی آن به تحریک هارمونیک به صورت کیفی در آزمایشها مورد مطالعه قرار میگیرد
[ترجمه ترگمان]براساس یک مدل از یک سیستم beam cantilever با محدودیت دارای لقی، پاسخ دینامیکی غیرخطی آن به تحریک هارمونیک به صورت کیفی در آزمایش ها مطالعه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A cantilever beam is lengthened from
[ترجمه گوگل]یک پرتوی طویل شده از
[ترجمه ترگمان]یک تیر cantilever از روی آن عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some suggestions of cantilever installation of steel box shaped girder are given.
[ترجمه گوگل]برخی از پیشنهادات نصب کنسولی تیرهای جعبه ای شکل فولادی ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]برخی از پیشنهادها مربوط به نصب cantilever of شکل به شکل girder نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Quebec Bridge, the world's longest cantilever, over the St Lawrence river, was opened to traffic-87 lives were lost during its construction.
[ترجمه گوگل]پل کبک، طولانی ترین کنسول جهان، بر روی رودخانه سنت لارنس، به روی ترافیک باز شد - 87 نفر در طول ساخت آن جان خود را از دست دادند
[ترجمه ترگمان]پل کبک، طولانی ترین cantilever روی رودخانه سنت لارنس، در طول ساخت آن باز شد و ۸۷ نفر کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Cantilever bridge piers in the use of long-span bridges the middle it is usually not feasible in the bridge structure.
[ترجمه گوگل]پایه های پل کنسولی در استفاده از پل های با دهانه بلند وسط معمولاً در سازه پل امکان پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]پایه های پل Cantilever در استفاده از پل های بلند در وسط، معمولا در ساختار پل امکان پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The flexible diaphragm is connected to a plat cantilever - calibrated spring.
[ترجمه گوگل]دیافراگم منعطف به یک کنسول تخت متصل است - فنر مدرج
[ترجمه ترگمان]دیافراگم انعطاف پذیر به یک فنر cantilever plat - متصل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The structure of micro cantilever bridge, the photolithographic mask and the circuit system of the sensor is designed.
[ترجمه گوگل]ساختار پل میکرو کنسولی، ماسک فوتولیتوگرافی و سیستم مدار سنسور طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]ساختار پلی مر micro، ماسک photolithographic و سیستم مدار حسگر طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Spanning the Keelung river, the cantilever bridge under construction.
[ترجمه گوگل]بر روی رودخانه Keelung، پل کنسولی در حال ساخت
[ترجمه ترگمان]روی رودخانه Keelung، پل معلق در حال ساخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Then, applying the theory to solve the cantilever beam and simply supported simple beam structure of the integrity and the cracked state analytical solution.
[ترجمه گوگل]سپس، با استفاده از تئوری برای حل پرتو کنسول و به سادگی ساختار پرتو ساده از راه حل تحلیلی یکپارچگی و حالت ترک خورده را پشتیبانی کرد
[ترجمه ترگمان]سپس، استفاده از تیوری برای حل یک تیر cantilever و به سادگی از ساختار ساده پرتو انسجام و راه حل تحلیلی حالت ترک پشتیبانی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید