cantaloup

/ˈkæntəˌlopˈkæntəluːp//ˈkæntəluːpˈkæntəluːp/

معنی: طالبی
معانی دیگر: گرمک

جمله های نمونه

1. Wish lad every day Hami melon, forever cantaloup!
[ترجمه گوگل]آرزوی پسر هر روز حامی خربزه، طالبی همیشه!
[ترجمه ترگمان]ای کاش هر روز melon هندوانه، برای همیشه cantaloup!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cantaloup Cantaloup weighs muskmelon or pleasant melon again.
[ترجمه گوگل]طالبی طالبی دوباره خربزه یا خربزه دلپذیر را وزن می کند
[ترجمه ترگمان]دوباره سرش را تکان داد و سرش را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cantaloup is a large fruit, and it grows on sandy soil.
[ترجمه رحیم یوسف زاده] طالبی میوه بزرگیست و در خاک ماسه ای میروید
|
[ترجمه گوگل]طالبی میوه ای بزرگ است و در خاک شنی رشد می کند
[ترجمه ترگمان]cantaloup میوه بزرگی است و در خاک شنی رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cantaloup and Hami melon which kinds of fruit is delicious?
[ترجمه گوگل]طالبی و خربزه حامی کدام میوه خوشمزه است؟
[ترجمه ترگمان]هندوانه و Hami که میوه آن خوش مزه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cantaloup : avoid being eaten with crab, snail and seedcake.
[ترجمه گوگل]طالبی: از خوردن آن با خرچنگ، حلزون و کیک بپرهیزید
[ترجمه ترگمان]cantaloup: از خوردن با خرچنگ، حلزون و seedcake اجتناب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cantaloup is belonged to cucurbitaceous, a year of rampant herb.
[ترجمه گوگل]طالبی متعلق به کدو سبز است، یک سال از گیاهان شایع
[ترجمه ترگمان]Cantaloup متعلق به cucurbitaceous یک سال گیاه rampant
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cantaloup because smell is sweet and get a name.
[ترجمه گوگل]طالبی چون بوی شیرینی دارد و نامی دارد
[ترجمه ترگمان]Cantaloup چون بو خوبه و یک اسم پیدا میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طالبی (اسم)
cantaloup, cantaloupe

انگلیسی به انگلیسی

• medium-sized melon with yellowish flesh

پیشنهاد کاربران

بپرس