canoodle

/kəˈnuːdl//kəˈnuːdl/

معنی: نوازش کردن
معانی دیگر: (قدیمی - خودمانی) ماچ و بوسه کردن، بوسیدن و دستمالی کردن

جمله های نمونه

1. They were found canoodling in th park.
[ترجمه مهسا] اونها در حال لاس زدن در پارک پیدا شدند
|
[ترجمه گوگل]آنها در پارک هفتم پیدا شدند
[ترجمه ترگمان] اونا توی پارک \"canoodling\" پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He canoodled her to agree to his request.
[ترجمه گوگل]او را صدا زد تا با درخواستش موافقت کند
[ترجمه ترگمان]از او خواهش کرد که با تقاضای او موافقت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was seen canoodling with his new girlfriend.
[ترجمه گوگل]او با دوست دختر جدیدش در حال کانودینگ دیده شد
[ترجمه ترگمان]اون با دوست دختر جدیدش \"canoodling\" دیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Peter found him in his basket canoodling with his other half.
[ترجمه گوگل]پیتر او را در سبدش پیدا کرد که با نیمه دیگرش در حال کانادل زدن بود
[ترجمه ترگمان]پیتر او را در زنبیل his با نیمه دیگرش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. How much more of Frank and Pat canoodling must we endure?
[ترجمه گوگل]چقدر بیشتر از فرانک و پت کانودلینگ باید تحمل کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چقدر دیگه \"فرانک\" و \"پت canoodling\" باید تحمل کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. College students often canoodle wherever they are, while never thinking of others who view such intimate behaviors with embarrassment.
[ترجمه گوگل]دانشجویان کالج اغلب در هر کجا که هستند با صدای بلند صحبت می کنند، در حالی که هرگز به دیگران فکر نمی کنند که چنین رفتارهای صمیمی را با خجالت می بینند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان کالج غالبا در هر جایی که هستند، پرسه می زنند، در حالی که هرگز به دیگران فکر نمی کنند که چنین رفتارهای intimate را با خجالت تماشا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And the sooth canoodle will ignite our new power. After all, love is the feeling that make our life feel abundant.
[ترجمه گوگل]و کانودل تسکین دهنده نیروی جدید ما را شعله ور می کند به هر حال، عشق همان احساسی است که زندگی ما را سرشار می کند
[ترجمه ترگمان]و the واقعا باعث شعله ور شدن قدرت جدید ما خواهد شد هر چه باشد، عشق احساسی است که باعث می شود زندگی ما به فراوانی احساس شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Men shave, women apply makeup, couples canoodle and the thirsty simply lock their car doors and head to the nearest cafe.
[ترجمه گوگل]مردان اصلاح می‌کنند، زن‌ها آرایش می‌کنند، زوج‌ها کانادل می‌کنند و تشنه‌ها به سادگی درهای ماشین خود را قفل می‌کنند و به نزدیک‌ترین کافه می‌روند
[ترجمه ترگمان]مردان اصلاح می کنند، زنان آرایش می کنند، زوج ها canoodle می کنند و the به سادگی در ماشین خود را قفل می کنند و به نزدیک ترین کافه می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They crowd new department stores, sell wares in now legal street markets, canoodle in parks, take photos of their kids and foxtrot in the streets.
[ترجمه گوگل]آن‌ها فروشگاه‌های بزرگ جدید را شلوغ می‌کنند، اجناس را در بازارهای خیابانی قانونی می‌فروشند، در پارک‌ها غواصی می‌کنند، از بچه‌هایشان عکس می‌گیرند و در خیابان‌ها روباه‌بازی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها فروشگاه های بخش جدیدی را جمع می کنند، اجناس را در بازارهای خیابانی قانونی، canoodle در پارک ها می فروشند، عکس بچه ها و foxtrot را در خیابان می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many people can testify that it feels uniquely lonely to lie in bed beside your sleeping spouse, staring at the ceiling, when you long to kiss and canoodle and prolong the bonding experience.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم می توانند شهادت دهند که دراز کشیدن در رختخواب در کنار همسر خوابیده خود، خیره شدن به سقف، زمانی که می خواهید ببوسید و کانودل کنید و تجربه پیوند را طولانی تر کنید، احساس تنهایی منحصر به فردی دارد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم می توانند شهادت دهند که احساس تنهایی در کنار همسر خفته خود احساس تنهایی می کند، به سقف خیره می شود، زمانی که شما برای بوسه زدن و طولانی کردن و طولانی کردن تجربه پیوند، به سقف خیره می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوازش کردن (فعل)
stroke, blandish, coax, baby, fondle, coddle, pet, pat, canoodle, cuddle, dandle

انگلیسی به انگلیسی

• caress, fondle, touch softly and affectionately (informal)
if two people are canoodling, they are kissing and cuddling each other a lot; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس