canonise

جمله های نمونه

1. Two years after his death the bishop was canonised.
[ترجمه گوگل]دو سال پس از مرگ او، اسقف مقدس اعلام شد
[ترجمه ترگمان]دو سال پس از مرگش، اسقف اعظم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To introduce canonised solicitors into the Supreme Court of the universe is to disrupt this system.
[ترجمه گوگل]معرفی وکلای متقدم به دادگاه عالی جهان به معنای برهم زدن این سیستم است
[ترجمه ترگمان]معرفی یک مشاور حقوقی در دیوان عالی جهان برای اخلال در این سیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both men were secular mystics who chose to canonise their own tastes.
[ترجمه گوگل]هر دو نفر از عرفای سکولار بودند که ترجیح دادند ذائقه خود را تقدیس کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد mystics سکولار بودند که chose خود را canonise
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He will also canonise the country's first native-born saint.
[ترجمه گوگل]او همچنین اولین قدیس بومی کشور را قدیس خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین اولین قدیس را به دنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But the fact that the Church was slow to canonise this remarkable man suggests that to begin with it did not accept his version of events.
[ترجمه گوگل]اما این واقعیت که کلیسا در تقدیس این مرد برجسته کند بود، نشان می دهد که در ابتدا روایت او از وقایع را نپذیرفته است
[ترجمه ترگمان]اما این حقیقت که کلیسا کند و کند بود، این مرد برجسته پیشنهاد می کند که شروع به کار با آن، نسخه او از وقایع را نپذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make into a saint; pronounce holy; treat as a sacred person, idolize somebody; make canonical (also canonize)

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم canon
📌 این ریشه، معادل "rule, " "straight rod, " و "standard" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "rule, " "straight rod, " یا "standard" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 canonical: accepted as being accurate and authoritative, possessing all the qualities that a thing of its kind should have
🔘 canonize: to officially declare someone a saint or to place a work in an accepted group of the best
🔘 canon: a rule or body of rules or principles generally accepted as valid and fundamental

تقدیس کردن

بپرس