1. canonical base
پایه ی کانونیک
2. And this the canonical evangelists stress, each in his own way.
[ترجمه گوگل]و این را مبشران متعارف، هر کدام به شیوه خود، تأکید میکنند
[ترجمه ترگمان]و این روحانیان هم به روش خودش فشار می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. However, a simple and powerful canonical form is obtainable.
[ترجمه گوگل]با این حال، یک شکل متعارف ساده و قدرتمند قابل دستیابی است
[ترجمه ترگمان]با این حال یک فرم استاندارد ساده و قوی بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The whole canonical process recognizes the primacy of conscience and free will.
[ترجمه گوگل]کل فرآیند شرعی تقدم وجدان و اراده آزاد را به رسمیت می شناسد
[ترجمه ترگمان]کل این فرآیند قانونی برتری وجدان و اراده آزاد را به رسمیت می شناسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sutherland had achieved canonical status in the field by devising a computer program called Sketchpad.
[ترجمه گوگل]ساترلند با ابداع یک برنامه کامپیوتری به نام Sketchpad به جایگاهی متعارف در این زمینه دست یافته بود
[ترجمه ترگمان]ساترلند در زمینه طراحی یک برنامه کامپیوتری به نام sketchpad، به جایگاه قانونی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. But in 5 it is at least canonical.
[ترجمه گوگل]اما در 5 حداقل متعارف است
[ترجمه ترگمان]اما در ۵ سالگی حداقل استاندارد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If one looks to sources other than the canonical scriptures, Thomas's role assumes larger proportions.
[ترجمه گوگل]اگر به منابعی غیر از متون مقدس متعارف نگاه کنیم، نقش توماس ابعاد بزرگتری به خود می گیرد
[ترجمه ترگمان]اگر یکی به منابع دیگری غیر از کتب مقدس نگاه کند، نقش توماس با نسبت های بزرگ تر فرض می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This credit is called " canonical credit "
[ترجمه گوگل]به این اعتبار «اعتبار متعارف» می گویند
[ترجمه ترگمان]این اعتبار \"اعتبار استاندارد\" نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Transform the problem into the canonical form ( equality constraints ) by adding slack or surplus variables.
[ترجمه گوگل]با اضافه کردن متغیرهای شل یا اضافی، مسئله را به شکل متعارف (محدودیت های برابری) تبدیل کنید
[ترجمه ترگمان]تبدیل مساله به فرم استاندارد (محدودیت های برابری)با اضافه کردن متغیرهای سست یا مازاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. TWINSPAN and canonical correspondence analysis were used together to examine successional vegetation patterns in relation to a set of environmental variables.
[ترجمه گوگل]TWINSPAN و تجزیه و تحلیل مکاتبات متعارف با هم برای بررسی الگوهای پوشش گیاهی متوالی در رابطه با مجموعه ای از متغیرهای محیطی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]برای بررسی الگوهای پوشش گیاهی در رابطه با مجموعه ای از متغیرهای محیطی، تجزیه و تحلیل مکاتبات استاندارد و استاندارد به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The canonical XML schema format specifies the elements that can be defined in a classification taxonomy representable in WebSphere Service Registry and Repository.
[ترجمه گوگل]قالب طرحواره XML متعارف عناصری را مشخص می کند که می توانند در طبقه بندی طبقه بندی قابل نمایش در WebSphere Service Registry و Repository تعریف شوند
[ترجمه ترگمان]فرمت الگوی استاندارد XML عناصر را مشخص می کند که می توان آن ها را در طبقه بندی دسته بندی در Registry خدمات WebSphere و مخزن تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was canonical correlation relationship between parenting beliefs and children's goal orientation.
[ترجمه گوگل]بین باورهای والدینی و جهت گیری هدف فرزندان رابطه متعارف وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بین باورهای فرزند پروری و جهت گیری هدف کودک رابطه معناداری وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The canonical form of any object in software is the code that describes its type.
[ترجمه گوگل]شکل متعارف هر شی در نرم افزار کدی است که نوع آن را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]فرم استاندارد هر شی در نرم افزار کد است که نوع خود را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. OAGIS provides a standard canonical business language that enables streamlined communication between businesses and/or business applications.
[ترجمه گوگل]OAGIS یک زبان تجاری متعارف استاندارد را ارائه می دهد که ارتباط ساده بین مشاغل و/یا برنامه های کاربردی تجاری را امکان پذیر می کند
[ترجمه ترگمان]oagis یک زبان تجاری استاندارد استاندارد فراهم می کند که ارتباط ساده بین شرکت ها و \/ یا برنامه های تجاری را ممکن می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید