cannon fodder

/ˈkænənˈfɑːdər//ˈkænənˈfɒdə/

(مجازی) خوراک توپ (یعنی سربازان و غیره که در جنگ فدا می شوند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: soldiers that are considered expendable, replaceable material in war.

جمله های نمونه

1. The conscripts were treated as cannon fodder.
[ترجمه گوگل]با سربازان وظیفه به عنوان خوراک توپ رفتار می شد
[ترجمه ترگمان]سربازان وظیفه به عنوان گلوله توپ در نظر گرفته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The team had no intention of being cannon fodder when they played the champions, and were determined to win.
[ترجمه گوگل]این تیم زمانی که به عنوان قهرمان بازی می کرد، هیچ قصدی برای خوردن توپ نداشت و مصمم به پیروزی بود
[ترجمه ترگمان]این تیم قصد نداشت وقتی قهرمانان را بازی می کردند به علوفه شلیک کنند و مصمم بودند که برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The soldiers were little more than cannon fodder.
[ترجمه گوگل]سربازها چیزی بیشتر از علوفه توپ بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان اندکی بیش از علیق آسبان بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The foot soldiers were just used as cannon fodder .
[ترجمه گوگل]سربازان پیاده فقط به عنوان خوراک توپ استفاده می شدند
[ترجمه ترگمان]سربازان پیاده فقط به اندازه علیق و علیق عادت داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Children will be cannon fodder to boost a school's image.
[ترجمه گوگل]کودکان خوراک توپ خواهند شد تا تصویر مدرسه را تقویت کنند
[ترجمه ترگمان]کودکان برای بالا بردن تصویر یک مدرسه، گلوله توپ خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These people are cannon fodder in rivalries with bordering states.
[ترجمه گوگل]این افراد خوراک توپ در رقابت با کشورهای هم مرز هستند
[ترجمه ترگمان]این افراد در رقابت با ایالت های مرزی، گلوله توپ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Long dismissed as "cannon fodder, " as one immunologist puts it, the white blood cells known as basophils have been enjoying a renaissance.
[ترجمه گوگل]به گفته یک ایمونولوژیست، گلبول های سفید خون که به عنوان بازوفیل شناخته می شوند، مدت ها به عنوان "خوراک توپ" نادیده گرفته می شدند
[ترجمه ترگمان]به نقل از \"علوفه با توپ\"، همانطور که یک immunologist آن را می گذارد، گلبول های سفید خون معروف به basophils، از یک رنسانس لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many cynical managers see employees as cannon fodder.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مدیران بدبین، کارمندان را خوراک توپ می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مدیران بدبین به کارمندان بعنوان گلوله توپ نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The soldiers were only cannon fodder to their commanders.
[ترجمه گوگل]سربازان برای فرماندهانشان فقط خوراک توپ بودند
[ترجمه ترگمان]سربازان تنها یک علیق برای فرماندهان خود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Hoffenheim were instantly dismissed by many as cannon fodder after their promotion last season.
[ترجمه گوگل]هوفنهایم پس از ارتقاء فصل گذشته، فوراً توسط بسیاری به عنوان خوراک توپ رد شد
[ترجمه ترگمان]Hoffenheim بلافاصله پس از promotion در فصل گذشته توسط بسیاری از گلوله های توپ اخراج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They can use us as cannon fodder in the sod.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند از ما به عنوان خوراک توپ در چمنزار استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند از ما به عنوان طعمه توپ در خاک استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All the Army wanted you for was cannon fodder.
[ترجمه گوگل]تمام چیزی که ارتش از شما می خواست، خوراک توپ بود
[ترجمه ترگمان]تمام ارتش از شما طالب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Use only with own cannon fodder.
[ترجمه گوگل]فقط با خوراک توپ خود استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]فقط با گلوله توپ خود استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conscripts make good cannon fodder, but for officers we need volunteers.
[ترجمه گوگل]سربازان وظیفه خوراک توپ خوبی می سازند، اما برای افسران ما به داوطلب نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]Conscripts توپ خوبی برای توپ ها درست می کنند، اما برای افسران ما به داوطلبان نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Here you some cannon fodder for the attack mode.
[ترجمه گوگل]در اینجا شما مقداری خوراک توپ برای حالت حمله دارید
[ترجمه ترگمان]در اینجا مقداری گلوله توپ برای حالت حمله آورده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• people who are considered insignificant, people who are sacrificed in war
soldiers who were expected to fight in battles in which large numbers of people would be killed were sometimes referred to as cannon fodder, especially in the first world war.

پیشنهاد کاربران

گوشت قربانی
مثال؛
For example, during World War I, many soldiers were seen as cannon fodder and sent into battle with little chance of survival.
In a discussion about military tactics, one might say, “The generals treated their troops as cannon fodder, sacrificing them for small gains. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A war historian might write, “The concept of cannon fodder has been a controversial aspect of military history. ”

گوشت جلوی توپ
طُعمه و تله
حیف و فدا شدن
پیشمرگ
سیاهی لشکر
قربانی جنگی
گوشت دم توپ
گوشت دم توپ ( در مورد سربازانی که به جنگ اعزام میشوند در شرایطی که رهبران و فرماندهان آنها ارزشی برای جان این سربازان قائل نبوده و نگرانی از بابت کشته شدنشان نداشته باشند )

بپرس