cannibalization


علوم نظامى : قطعه بردارى، تکه تکه کردن

جمله های نمونه

1. Tim Cook, Apple's COO, told investors that the decline was due to "cannibalization" from purchases of iPhones and "a reduction in the market size for traditional MP3 players. "
[ترجمه گوگل]تیم کوک، مدیر اجرایی اپل، به سرمایه گذاران گفت که این کاهش به دلیل «آدم خواری» ناشی از خرید آیفون و «کاهش اندازه بازار برای پخش کننده های MP3 سنتی» است
[ترجمه ترگمان]تیم کوک، Apple s، به سرمایه گذاران گفت که این کاهش ناشی از \"cannibalization\" از خرید آیفون و \"کاهش در اندازه بازار برای بازیکنان\" MP۳ سنتی \" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "There's probably some cannibalization of existing products. If you're going to buy blue ketchup, you might not buy traditional ketchup, " McCracken said.
[ترجمه گوگل]مک کراکن گفت: "احتمالاً محصولات موجود نوعی آدم خواری وجود دارد اگر قصد خرید سس کچاپ آبی را دارید، ممکن است سس کچاپ سنتی را نخرید "
[ترجمه ترگمان]\" احتمالا some از محصولات موجود وجود دارد \" mccracken \"گفت:\" اگر می خواهید کچاپ آبی رنگ بخرید، می توانید کچاپ سنتی بخرید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "Tablet cannibalization" is a significant factor in those numbers, she reportedly wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت: "آدم خواری تبلت" عامل مهمی در این اعداد است
[ترجمه ترگمان]او می نویسد: \" Tablet cannibalization عامل مهمی در این شمار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cannibalization policy is an effective approach to improve support effectiveness, under the current support condition, it can make equipment availability reach the upper limit.
[ترجمه گوگل]سیاست آدم خواری یک رویکرد موثر برای بهبود اثربخشی پشتیبانی است، در شرایط پشتیبانی فعلی، می تواند در دسترس بودن تجهیزات را به حد بالایی برساند
[ترجمه ترگمان]سیاست cannibalization یک روش موثر برای بهبود اثربخشی پشتیبانی است، تحت شرایط حمایت کنونی، می تواند دسترسی به تجهیزات را به حد بالایی برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cannibalization is not something we are spending one minute on here.
[ترجمه گوگل]آدم خواری چیزی نیست که ما اینجا یک دقیقه روی آن صرف کنیم
[ترجمه ترگمان]cannibalization چیزی نیست که ما یک دقیقه در اینجا صرف کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. "The overcrowding of stores is beginning to cause cannibalization of sales and [a] price war, " said UOB KayHian analyst Ken Lee in a note released last week.
[ترجمه گوگل]کن لی، تحلیلگر UOB KayHian در یادداشتی که هفته گذشته منتشر کرد، گفت: «ازدحام بیش از حد فروشگاه ها شروع به آدمخواری در فروش و [یک جنگ] قیمتی کرده است
[ترجمه ترگمان]کن لی، تحلیلگر UOB KayHian در یادداشتی که هفته گذشته منتشر شد، گفت: \"ازدحام فروشگاه ها شروع به رشد فروش فروش و [ یک ] جنگ قیمت دارد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The PC powers, said Bob O'Donnell, an analyst at IDC, were "deathly afraid of the cannibalization of the regular notebook market, but it really didn't happen. "
[ترجمه گوگل]باب اودانل، تحلیلگر IDC، گفت که قدرت‌های رایانه شخصی «به شدت از آدم‌خواری بازار نوت‌بوک‌های معمولی می‌ترسیدند، اما واقعاً این اتفاق نیفتاد »
[ترجمه ترگمان]\"باب اودانل\"، یک تحلیلگر در \"IDC\"، گفت: \" در حال حاضر از of در بازار دفتر تکراری می ترسید، اما واقعا این اتفاق نیفتاد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Judging by its current trajectory, we can expect to see the swap-on-top to happen sometime within the next year—due to the cannibalization of Windows Vista and Windows XP by Windows
[ترجمه گوگل]با قضاوت بر اساس مسیر کنونی آن، می‌توان انتظار داشت که این تعویض در سال آینده اتفاق بیفتد – به دلیل آدم‌خواری ویندوز ویستا و ویندوز XP توسط ویندوز
[ترجمه ترگمان]با قضاوت در مسیر فعلی خود، ما می توانیم انتظار داشته باشیم که در طول سال آینده به خاطر to ویندوز ویستا و ویندوز XP با ویندوز، شاهد آن باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Here's new CEO Tim Cook, on the iPad disrupting the Mac business: "Yes,(sentence dictionary) I think there is some cannibalization. . . the iPad team works on making their product the best. Same with the Mac team. "
[ترجمه گوگل]تیم کوک، مدیرعامل جدید آی‌پد که کسب‌وکار مک را مختل می‌کند، آمده است: «بله، (فرهنگ جملات) من فکر می‌کنم آدم‌خواری وجود دارد تیم آی‌پد روی ساخت بهترین محصول خود کار می‌کند همانند تیم مک »
[ترجمه ترگمان]در اینجا مدیر جدید تیم کوک، در آی پد، تجارت مک را مختل کرد: \" بله، (فرهنگ لغت (جمله لغت)من فکر می کنم یک cannibalization وجود دارد، تیم آی پد بر روی ساخت بهترین محصولات خود کار می کند در مورد تیم مک هم همین است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Impact of Transaction Cost and Hybrid Governance on Dual-Channel Pricing The Discussion for Cannibalization.
[ترجمه گوگل]تأثیر هزینه تراکنش و حکومت ترکیبی بر قیمت گذاری دو کاناله بحث برای آدم خواری
[ترجمه ترگمان]تاثیر هزینه معامله و حاکمیت Hybrid بر قیمت گذاری دوگانه کانال دوگانه بحث برای cannibalization
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Having too many keywords in the page title, although visible by Google, can lead to the common issue of keyword cannibalization (which we will talk about next).
[ترجمه گوگل]وجود کلمات کلیدی بیش از حد در عنوان صفحه، اگرچه توسط گوگل قابل مشاهده است، می تواند منجر به مشکل رایج آدم خواری کلمات کلیدی شود (که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد)
[ترجمه ترگمان]داشتن کلمات کلیدی زیاد در عنوان صفحه، اگر چه توسط گوگل قابل رویت است، می تواند منجر به مساله رایج of کلمات کلیدی شود (که در مورد آن صحبت خواهیم کرد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Citigroup's (C) Richard Gardner, cutting his price target from $45 to $2 pointed to declines in server revenue and tablet cannibalization of HP's personal computers.
[ترجمه گوگل]ریچارد گاردنر (C) سیتی گروپ، قیمت هدف خود را از 45 دلار به 2 دلار کاهش داد، به کاهش درآمد سرور و آدم خواری تبلت های رایانه های شخصی HP اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]Citigroup s (C)ریچارد گاردنر، هدف خود را از ۴۵ تا ۲ دلار کاهش داد و به کاهش درآمد سرور و cannibalization tablet کامپیوترهای شخصی HP اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But it is a long game. The question becomes: Is the iPad a cannibalization of Microsoft's existing products, or an added component of consumer electronics spending?
[ترجمه گوگل]اما این یک بازی طولانی است این سوال پیش می‌آید: آیا آی‌پد نوعی آدم‌خواری محصولات موجود مایکروسافت است یا جزء اضافه‌شده هزینه‌های الکترونیکی مصرفی؟
[ترجمه ترگمان]اما این یک بازی طولانی است سوال این است: آیا آی پد a از محصولات موجود (مایکروسافت)، یا جز اضافه شده از هزینه های الکترونیکی مصرف کننده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Besides, this research reveals the power of bundling between digital and paper publishing could remove the possible damage of cannibalization.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این تحقیق نشان می‌دهد که قدرت بسته‌بندی بین انتشار دیجیتال و کاغذی می‌تواند آسیب‌های احتمالی آدم‌خواری را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که قدرت بسته بندی بین انتشار کاغذهای دیجیتال و دیجیتال می تواند صدمات احتمالی حذفشدن را حذف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So in perishable products'renewal, the status of decision-making of cannibalization is more and more important.
[ترجمه گوگل]بنابراین در تجدید محصولات فاسد شدنی، وضعیت تصمیم گیری در مورد آدم خواری اهمیت بیشتری پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین در نوسازی محصولات فاسد، وضعیت تصمیم گیری of مهم تر و مهم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of removing parts from (an object, machine, etc.) to be used in another; loss of sales of an existing product to a new product offered in the product line (also cannibalisation)

پیشنهاد کاربران

( خرده فروشی ) هم خواری، سهمی که خرده فروشان با افتتاح فروشگاههای جدید از فروشگاههای قدیمی خود بدست می آورند
بلعیده شدگی صادرات ( بدلیل عرضه محصول مشابه )
[سرمایه گذاری]
تحلیل بَری
نوعی از برون نمود یا برونریز = externality منفی ناشی از پذیرش انجام یک پروژه. یعنی برونریز منفی یک پروژه تحلیلبری فروش محصول دیگر بنگاه است. ازطرف دیگر برونریز مثبت باعث افزایش فروش محصول فعلی میشود که دیگر به آن تحلیلبری نمیگویند.
...
[مشاهده متن کامل]

دوستان گرامی وقتی مفهوم کلمه یا عبارتی را ازطریق کمک کاربران متوجه میشویم حداقل کاری که میتوانیم بکنیم، لایک کردن آن معنی به منظور دلگرم نمودن آن مترجم برای ادامه کار و کمک بیشتر آتی به خودمان است. زبان فارسی مانند سایر داشته هایمان برای بقا نیازمند کمک همه فارسی دانان است.

هم نوع خواری ( کسب و کار و بازاریابی )
cannibalization ( علوم نظامی )
واژه مصوب: قطعه‏برداری
تعریف: خارج کردن قطعات قابل ‏استفاده از یک دستگاه برای نصب آن در دستگاه دیگر
کاهش فروش محصولات خود شرکت در نتیجه معرفی یک محصول مشابه دیگر.
قطعه برداری ، تکه تکه کردن

بپرس