1. She spoke with remarkable candour about her experiences.
[ترجمه گوگل]او با صراحت قابل توجهی در مورد تجربیات خود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]با صراحت حیرت انگیزی در مورد تجارب خود سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با صراحت حیرت انگیزی در مورد تجارب خود سخن می گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The book was widely commended for its candour.
[ترجمه گوگل]این کتاب به دلیل رک بودنش مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این کتاب به طور گسترده به خاطر سادگی آن مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کتاب به طور گسترده به خاطر سادگی آن مورد ستایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The candour, the openness that had come from David's stubborn trust in himself had been overlaid by his new self-confidence.
[ترجمه گوگل]صراحت و صراحتی که از اعتماد سرسختانه دیوید به خودش ناشی شده بود با اعتماد به نفس جدید او پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]سادگی، صراحت که از اعتماد stubborn دیوید به خودش رسیده بود، به خاطر اعتماد به نفس تازه او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سادگی، صراحت که از اعتماد stubborn دیوید به خودش رسیده بود، به خاطر اعتماد به نفس تازه او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After so many lies from politicians, Dunbar's candour is refreshing.
[ترجمه گوگل]پس از این همه دروغ از سوی سیاستمداران، صراحت دانبار با طراوت است
[ترجمه ترگمان]پس از این همه دروغ از سوی سیاستمداران، candour Dunbar، نیروبخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از این همه دروغ از سوی سیاستمداران، candour Dunbar، نیروبخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I personally have found your candour very refreshing.
[ترجمه گوگل]من شخصاً صراحت شما را بسیار با طراوت یافتم
[ترجمه ترگمان]من شخصا صداقت شما رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من شخصا صداقت شما رو پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He will have to curb his natural candour, for fear of upsetting the markets.
[ترجمه گوگل]او باید از ترس اینکه بازارها را به هم بزند، صراحت طبیعی خود را مهار کند
[ترجمه ترگمان]او مجبور خواهد بود صفا و سادگی طبیعی خود را، به خاطر ترس از واژگون کردن بازارها، مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او مجبور خواهد بود صفا و سادگی طبیعی خود را، به خاطر ترس از واژگون کردن بازارها، مهار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. You never mince words and appreciate candour in others.
[ترجمه گوگل]شما هرگز کلمات را خرد نمی کنید و از صراحت دیگران قدردانی نمی کنید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت از دیگران طرفداری نمی کنی و از صداقت دیگران لذت می بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو هیچ وقت از دیگران طرفداری نمی کنی و از صداقت دیگران لذت می بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There was in this woman something approaching candour.
[ترجمه گوگل]در این زن چیزی به صراحت نزدیک می شد
[ترجمه ترگمان]در این زن چیزی وجود داشت که به سادگی به او نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این زن چیزی وجود داشت که به سادگی به او نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Carry, always the soul of candour, put the case squarely to her friend.
[ترجمه گوگل]همیشه روح صراحت را به همراه داشته باشد، قضیه را کاملاً در اختیار دوستش قرار دهد
[ترجمه ترگمان]ساک دستی، همیشه روح صفا و سادگی، پرونده را مستقیما به دوستش بیان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ساک دستی، همیشه روح صفا و سادگی، پرونده را مستقیما به دوستش بیان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He gave it me with candour and with a wild eloquence which touched my heart.
[ترجمه گوگل]او آن را با صراحت و با فصاحت وحشیانه ای به من داد که قلبم را تحت تأثیر قرار داد
[ترجمه ترگمان]آن را با صداقت و با فصاحت و بلاغت به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن را با صداقت و با فصاحت و بلاغت به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Candour has its place in foreign policy, but it requires a strategy to underpin the rhetoric.
[ترجمه گوگل]صراحت جایگاه خود را در سیاست خارجی دارد، اما به یک استراتژی برای حمایت از لفاظی نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]Candour جایگاه خود را در سیاست خارجی دارد، اما نیازمند یک استراتژی است که از معانی بیان حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Candour جایگاه خود را در سیاست خارجی دارد، اما نیازمند یک استراتژی است که از معانی بیان حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. You ought to treat these matters with candour.
[ترجمه گوگل]شما باید با این مسائل با صراحت برخورد کنید
[ترجمه ترگمان]تو باید این جور مسائل را با صداقت رفتار کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو باید این جور مسائل را با صداقت رفتار کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I had marked neither modesty, nor benevolence, nor candour, nor refinement in her mind or manners.
[ترجمه گوگل]من نه حیا، نه خیرخواهی، نه صراحت، و نه ظرافت را در ذهن و رفتار او مشخص کرده بودم
[ترجمه ترگمان]نه حجب و حیا، نه خیرخواهی، نه صداقت، نه مهربانی و نه ادب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نه حجب و حیا، نه خیرخواهی، نه صداقت، نه مهربانی و نه ادب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her candour is so obvious that Mrs. Hushabye.
[ترجمه گوگل]صراحت او آنقدر آشکار است که خانم هوشبیه
[ترجمه ترگمان]صفا و صفا او خیلی واضح است که خانم hushabye
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صفا و صفا او خیلی واضح است که خانم hushabye
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sometimes she took alarm at her candour.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او از صراحت خود هشدار می داد
[ترجمه ترگمان]گاهی هم به صراحت به او هشدار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی هم به صراحت به او هشدار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید