1. some of sa'di's candied poems
برخی از اشعار شیرین سعدی
2. Candied yams Cajuns love to eat these syrupy yams with baked ham which are popular at Thanksgiving.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی شیرین کاجون ها عاشق خوردن این سیب زمینی های شربتی با ژامبون پخته شده هستند که در روز شکرگزاری محبوب هستند
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی هندی دوست داره که این سیب زمینی خوش مزه رو با گوشت پخته بخوره که در عید شکرگزاری محبوب هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Seal with tiny pieces of candied cherries, dried cranberries or red cinnamon candies.
[ترجمه گوگل]با تکه های ریز گیلاس شیرین شده، کرن بری خشک یا آب نبات دارچینی قرمز بپوشانید
[ترجمه ترگمان]آن ها را با تکه های کوچک پر از شکلات شیرین، cranberries خشک و یا آب نبات cinnamon قرمز پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Candied citron peel is available at supermarkets, particularly around the holiday season.
[ترجمه گوگل]پوست آب نبات مرکبات در سوپرمارکت ها به ویژه در فصل تعطیلات موجود است
[ترجمه ترگمان]Candied citron در سوپرمارکت ها و به خصوص در فصل تعطیلات در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Sprinkle with candied peel and pomegranate seeds, and add a dollop of whipped cream.
[ترجمه گوگل]با پوست آب نبات و دانه های انار بپاشید و یک عدد خامه فرم گرفته اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]از پوست پرتقال و دانه های انار استفاده کنید و یک تکه کرم سریع به آن اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Candied peel and angelica are coated in a thick sugar syrup, then dried.
[ترجمه گوگل]پوست آب نبات و گلپر را در یک شربت قند غلیظ می پوشانند، سپس خشک می کنند
[ترجمه ترگمان]پوست لیمو و آنجل در شربت ضخیمی از شکر پوشانده شده اند و سپس خشک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Smell of candied citrus, apricot, spices, honey, and wax.
[ترجمه گوگل]بوی مرکبات شیرین شده، زردآلو، ادویه جات ترشی جات، عسل و موم
[ترجمه ترگمان]بوی مرکبات شیرین، زردآلو، ادویه، عسل و موم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Candied haws are the children's favorite.
[ترجمه گوگل]هاوهای شیرین مورد علاقه کودکان هستند
[ترجمه ترگمان]Candied haws کودک مورد علاقه کودکان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The kid had a candied apple on a stick.
[ترجمه گوگل]بچه یک سیب آب نبات روی چوب داشت
[ترجمه ترگمان] اون بچه یه سیب شیرین روی یه چوب درخت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The wine gives sweet candied fruit and glace cherries on the nose. It displays a lively, rich palate with loads of ripe fruit, crisp apples, raspberries and dried pawpaw.
[ترجمه گوگل]شراب میوه های شیرین و شیرینی گیلاس بر روی بینی می دهد کامی پر جنب و جوش و غنی با بارهای میوه رسیده، سیب ترد، تمشک و پنجه خشک شده را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شراب شیرین به شیرین می دهد و گیلاس را به روی بینی glace a پر جنب و جوش و غنی از میوه های رسیده، سیب ترد، تمشک و pawpaw خشک را نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Deep-fried shrimp pancakes, tofu pudding, candied fruit, fish ball soup, and oyster omelets are a few local dishes that will make your mouth water.
[ترجمه گوگل]پنکیک میگو سرخ شده، پودینگ توفو، میوه های شیرین، سوپ توپ ماهی، و املت صدف چند غذای محلی هستند که دهانتان را آب می کنند
[ترجمه ترگمان]خوردن میگو، سس سویا، میوه شیرین، سوپ ماهی شیرین، و املت صدف چند نوع غذای محلی است که باعث می شود دهان شما آب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Students have been saying that she was selling candied fruit expensive, but business is even better than other places.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان می گویند که او میوه های شیرین را گران می فروخت، اما تجارت حتی از جاهای دیگر بهتر است
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان می گویند که فروش میوه شیرین است، اما کسب و کارها حتی از جاه ای دیگر هم بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Icelanders with candied fruit ate the birthday of the patty.
[ترجمه گوگل]ایسلندی ها با میوه های شیرین روز تولد پتی را خوردند
[ترجمه ترگمان]میوه های شیرین تولد پتی را خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Deep, saturated ruby. Explosive bouquet of blackberry liqueur, candied cherry, boysenberry and dark chocolate.
[ترجمه گوگل]یاقوت عمیق و اشباع دسته گلی منفجره از لیکور شاه توت، گیلاس شیرینیشده، boysenberry و شکلات تلخ
[ترجمه ترگمان] یاقوت پیش اومده یک دسته گل لیکور فروشی، گیلاس و شیرینی و شکلات تلخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The powerful nose expresses honey and candied fruit aromas (orange, melon).
[ترجمه گوگل]بینی قدرتمند رایحه عسل و میوه های شیرین (پرتقال، خربزه) را بیان می کند
[ترجمه ترگمان]بینی قدرتمند رایحه میوه شیرین را بیان می کند و بوی میوه شیرین می دهد (نارنجی، هندوانه)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید