candidates

جمله های نمونه

1. candidates continued to come out of the woodwork
نامزدهای انتخاباتی مرتبا ظاهر می شدند.

2. candidates spent most of their time trashing each other
نامزدهای انتخاباتی بیشتر وقت خود را صرف فحاشی نسبت به همدیگر کردند.

3. some candidates receive more positive exposure than others
برخی نامزدهای انتخاباتی برگذاشت مثبت تری از سایرین دریافت می کنند.

4. selection of candidates
گزینش نامزدها

5. a gathering of democratic candidates
گردهمایی نامزدهای انتخاباتی حزب دموکرات

6. the roll of elligible candidates
فهرست نام نامزدهای مجاز

7. a litmus test for election candidates
آزمون نهاد نمای نامزدهای انتخاباتی

8. a preliminary examination for doctoral candidates
امتحان مقدماتی برای داوطلبان درجه ی دکتری

9. one of the most hopeful candidates
یکی از نامزدهایی که پیروزی آنان از همه محتمل تر است

10. one of the probable presidential candidates
یکی از نامزدهای شایندی (احتمالی) ریاست جمهوری

11. the party has slated its candidates
حزب فهرست نامزدهای انتخاباتی خود را اعلام کرد.

12. after a week of interviews, the list of candidates for the job was narrowed down to five
پس از یک هفته مصاحبه فهرست نامزدهای آن شغل به پنج نفر تقلیل داده شد.

13. the list is skewed in favor of the party's candidates
فهرست را به سود نامزدهای حزب تحریف کرده اند.

14. he spent most of his time plugging for the party candidates
بیشتر وقت خود را صرف تبلیغ به نفع نامزدهای حزبی کرد.

15. as soon as they found that the salary would be insignificant, all of the job's candidates shied away
تا فهمیدند حقوق ناچیز خواهد بود همه ی متقاضیان آن شغل منصرف شدند.

پیشنهاد کاربران

شرکت کنندگان، مشارکین
کاندیدها
داوطلبان
گزینه ها
نمایندگان

بپرس