1. he affirmed his candidacy
او نامزدی خود در انتخابات را با صراحت اعلام کرد.
2. he declared his candidacy at a most opportune moment
او در لحظه ی بسیار مناسبی نامزدی (انتخاباتی) خود را اعلام کرد.
3. he is pushing for his son's candidacy
او برای نامزدی پسرش تلاش می کند.
4. The local party supported her candidacy for the post of chairman.
[ترجمه گوگل]حزب محلی از نامزدی او برای پست ریاست حمایت کرد
[ترجمه ترگمان]حزب محلی از نامزدی وی برای پست ریاست حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His candidacy has divided the party; while most have scorned him, others have sought to rehabilitate him.
[ترجمه گوگل]کاندیداتوری او باعث اختلاف در حزب شده است در حالی که بیشتر او را تحقیر می کردند، دیگران به دنبال بازپروری او بودند
[ترجمه ترگمان]نامزدی او حزب را تقسیم کرده است؛ در حالی که اغلب آن ها او را تحقیر کرده اند و برخی دیگر به دنبال احیای او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Today he is formally announcing his candidacy for President.
[ترجمه گوگل]او امروز رسما نامزدی خود را برای ریاست جمهوری اعلام می کند
[ترجمه ترگمان]امروز او رسما نامزدی خود را برای رئیس جمهور اعلام می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He has not yet officially announced his candidacy for the presidential election.
[ترجمه گوگل]وی هنوز به طور رسمی نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام نکرده است
[ترجمه ترگمان]او هنوز رسما نامزدی خود برای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Few expected that he would declare his candidacy for the Democratic nomination for the presidency.
[ترجمه گوگل]کمتر کسی انتظار داشت که او نامزدی خود را برای نامزدی حزب دموکرات برای ریاست جمهوری اعلام کند
[ترجمه ترگمان]کم تر کسی انتظار داشت که نامزدی خود را برای نامزدی حزب دموکرات برای ریاست جمهوری اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Some experts speculate that a Perot candidacy would hurt the Dole-Kemp ticket more than Clinton in November.
[ترجمه گوگل]برخی از کارشناسان حدس می زنند که نامزدی پروت بیشتر از کلینتون در ماه نوامبر به بلیت دول کمپ لطمه می زند
[ترجمه ترگمان]برخی متخصصان پیش بینی می کنند که نامزدی پروت به بلیط کمپ - کمپ بیش از کلینتون در ماه نوامبر آسیب خواهد رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Vince Tobin withdrew his candidacy for the job after both men got death threats from Ditka fanatics.
[ترجمه گوگل]وینس توبین پس از اینکه هر دو نفر از طرف متعصبان دیتکا تهدید به مرگ شدند، نامزدی خود را برای این شغل کنار کشید
[ترجمه ترگمان]وینس Tobin پس از اینکه هر دو مرد از متعصبان Ditka تهدید به مرگ کردند، نامزدی خود را برای این شغل کنار گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Since Wilder announced his candidacy in September 199 his campaign had failed to acquire any significant momentum.
[ترجمه گوگل]از زمانی که وایلدر در سپتامبر 199 نامزدی خود را اعلام کرد، کمپین او نتوانست شتاب قابل توجهی کسب کند
[ترجمه ترگمان]از آن زمان که وایلدر اعلام نامزدی خود را در ماه سپتامبر اعلام کرد، کمپین او نتوانست حرکت قابل توجهی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Eight months later he announced his candidacy for U. S. Senate.
[ترجمه گوگل]هشت ماه بعد او نامزدی خود را برای مجلس سنای ایالات متحده اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]هشت ماه بعد، او نامزدی خود برای U را اعلام کرد اس سنا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Moreover, candidacy for technical membership has to be proposed and endorsed by council members.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نامزدی برای عضویت فنی باید توسط اعضای شورا پیشنهاد و تایید شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نامزدی برای عضویت فنی باید توسط اعضای شورا مطرح و تایید شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Seligson withdrew his candidacy and wrote a biting letter to Harleston.
[ترجمه گوگل]سلیگسون از نامزدی خود انصراف داد و نامه ای گزنده به هارلستون نوشت
[ترجمه ترگمان]Seligson نامزدی خود را پس کشید و نامه ای را به Harleston نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She later withdrew her candidacy .
[ترجمه گوگل]او بعداً از نامزدی خود انصراف داد
[ترجمه ترگمان]او بعدها نامزدی خود را کنار کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید