فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cancels, canceling, canceled
حالات: cancels, canceling, canceled
• (1) تعریف: to do away with, nullify, or eliminate, as an appointment or reservation.
• مترادف: call off, scrub
• مشابه: abolish, abort, abrogate, annul, blot out, dispense with, drop, eliminate, jettison, nullify, overturn, remit, rescind, retract, revoke, terminate, void
• مترادف: call off, scrub
• مشابه: abolish, abort, abrogate, annul, blot out, dispense with, drop, eliminate, jettison, nullify, overturn, remit, rescind, retract, revoke, terminate, void
- Tonight's performance has been canceled.
[ترجمه گوگل] اجرای امشب کنسل شد
[ترجمه ترگمان] نمایش امشب لغو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] نمایش امشب لغو شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He canceled his subscription to the news magazine.
[ترجمه گوگل] او اشتراک خود در مجله خبری را لغو کرد
[ترجمه ترگمان] He رو به مجله اخبار کنسل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] He رو به مجله اخبار کنسل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- We had to cancel our vacation plans.
[ترجمه گوگل] مجبور شدیم برنامه های تعطیلاتمان را لغو کنیم
[ترجمه ترگمان] ما مجبور بودیم برنامه های تعطیلات خود را لغو کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ما مجبور بودیم برنامه های تعطیلات خود را لغو کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She called the restaurant to cancel their reservations.
[ترجمه شان] او با رستوران برای لغو رزروی ( که آن ها کرده بودند ) ، تماس گرفت.|
[ترجمه گوگل] او با رستوران تماس گرفت تا رزرو آنها را لغو کند[ترجمه ترگمان] او این رستوران را برای لغو their فراخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to mark or otherwise alter (a check, stamp, or the like) so as to prevent reuse.
• مترادف: invalidate, nullify, void
• مشابه: annul, blue-pencil, cross off, cross out, dele, delete, edit, erase, expunge
• مترادف: invalidate, nullify, void
• مشابه: annul, blue-pencil, cross off, cross out, dele, delete, edit, erase, expunge
- Each check is canceled by the bank.
[ترجمه گوگل] هر چک توسط بانک باطل می شود
[ترجمه ترگمان] هر چک توسط بانک لغو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] هر چک توسط بانک لغو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to counteract, neutralize, or offset (often fol. by "out").
• مترادف: compensate for, counteract, counterbalance, counterpoise, negative, offset
• مشابه: annul, countercheck, frustrate, neutralize, nullify
• مترادف: compensate for, counteract, counterbalance, counterpoise, negative, offset
• مشابه: annul, countercheck, frustrate, neutralize, nullify
- Her rudeness cancel her attractive appearance.
[ترجمه گوگل] بی ادبی او ظاهر جذاب او را خنثی می کند
[ترجمه ترگمان] بی نزاکتی اون، ظاهر جذاب اون رو کنسل می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بی نزاکتی اون، ظاهر جذاب اون رو کنسل می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- By supporting opposing candidates, they tend to cancel out each other's vote.
[ترجمه گوگل] با حمایت از نامزدهای مخالف، آنها تمایل دارند رای یکدیگر را لغو کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها با حمایت از کاندیداهای مخالف تمایل دارند رای خود را لغو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها با حمایت از کاندیداهای مخالف تمایل دارند رای خود را لغو کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: of two factors, to compensate for or neutralize one another (often fol. by out).
• مترادف: compensate, counterbalance, countervail
• مشابه: neutralize
• مترادف: compensate, counterbalance, countervail
• مشابه: neutralize
- Her income and expenses exactly cancel out.
[ترجمه گوگل] درآمد و هزینه های او دقیقاً از بین می رود
[ترجمه ترگمان] درآمد و مخارج او دقیقا منتفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] درآمد و مخارج او دقیقا منتفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: canceler (n.)
مشتقات: canceler (n.)
• : تعریف: the act or result of canceling.
• مترادف: cancellation
• مشابه: deletion, omission
• مترادف: cancellation
• مشابه: deletion, omission
- The hotel received numerous cancels due to the weather.
[ترجمه گوگل] این هتل به دلیل شرایط جوی کنسل های زیادی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان] این هتل شرایط بسیاری را به دلیل آب و هوا دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این هتل شرایط بسیاری را به دلیل آب و هوا دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید