can not help oneself


از خودداری عاجز بودن، ناتوان بودن (در جلوگیری)، اختیار دست خود (کسی)نبودن

پیشنهاد کاربران

از عهده خارج بودن ، از عهدهٔ . . . . . . . . . . . . خارج بودن

بپرس