• نتوانستن دیدن یا روبرو شدن ( با حقیقت تلخ ماجرا )
• قابل قبول نبودن
• سخت بودن تحمل یا هضم کردن ماجرا
• باور نکردن
• تو کت نرفتن
☆ نکته : بعد از Can't see ، فعل به صورت جرند ( ing دار ) می آید.
... [مشاهده متن کامل]
I can't see paying so much money for a car.
نمی توانم ببینم ( باورم نمی شه / تو کتم نمی ره / برام قابل قبول نیست / تحملش سخته ) این همه پول برای یک ماشین پرداخت کنم.
• قابل قبول نبودن
• سخت بودن تحمل یا هضم کردن ماجرا
• باور نکردن
• تو کت نرفتن
☆ نکته : بعد از Can't see ، فعل به صورت جرند ( ing دار ) می آید.
... [مشاهده متن کامل]
نمی توانم ببینم ( باورم نمی شه / تو کتم نمی ره / برام قابل قبول نیست / تحملش سخته ) این همه پول برای یک ماشین پرداخت کنم.