can't couldn't bring yourself to do something

پیشنهاد کاربران

نتونستم، دلم نیومد
حاضر نیستم کاری را انجام بدهم ( به خاطر اینکه آزرده خاطرم می کند ) ، نمیتوانم کاری را انجام بدهم ( به علت اینکه ناراحتم میکند )
:I Still can't bring myself to talk about it
هنوز هم نمیتوانم در موردش صحبت کنم ( به خاطر اینکه صحبت کردن درباره ی آن موضوع مرا ناراحت می کند )

بپرس