can't afford

پیشنهاد کاربران

از عهده ی چیزی بر نیامدن
استطاعت انجام کاری یا خرید چیزی را نداشتن
He can't afford to buy a car

you cannot afford to do something, you must not do it because it would cause serious problems for you
وقتی نباید کاری را انجام بدی چون مشکلات جدی ایجاد میکند یا دردسر ساز یا ناراحت کننده است.
...
[مشاهده متن کامل]

وقتی توانایی یا قدرت روحی انجام کار ی را نداری چون عواقب بدی را برات به دنبال خواهد داشت.
وقتی زمان کافی برای انجام کاری را نداری و یه کار غلط یا تصمیم غلط سرنوشت
When you say that you "can't afford" to do something, it means that it's important not to do
این جمله وقتی استفاده میشود که انجام ندادن کاری برای کسی مهم و حیاتی است.
I cant afford to loose her !
I can not afford to guess wrong !
I can't afford to be late

you cannot afford to do something, you must not do it because it would cause serious problems for you:
وقتی نباید کاری را انجام بدی یا نمیتونی یا توان انجام کاری را نداری چون مشکل جدی ایجاد میکند یا دردسر ساز یا ناراحت کننده است.
I cant afford to loose her !

نداشتن پول برای خرید وسایل مورد نیاز، نداشتن وسع مالی
توانایی مالی نداشتن برای خرید چیزی
نداشتن وسع مالی

بپرس