campground

/ˈkæmpˌɡrɑːwnd//ˈkæmpˌɡrɑːwnd/

معنی: اردوگاه
معانی دیگر: محوطه ی اردوگاه، اردومیدان، محل گردهم آیی در اردوگاه، پرده سرا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a natural area established as a place for camping, often with running water and toilets.
مشابه: camp

جمله های نمونه

1. The rain which would turn their campground to mud, and fill the cisterns of Famagusta.
[ترجمه گوگل]بارانی که محل اردوگاه آنها را به گل تبدیل می کرد و آب انبارهای فاماگوستا را پر می کرد
[ترجمه ترگمان]باران که اردوگاه خود را به گل تبدیل می کرد و the of را پر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I think that was the turn-off for the campground.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که این نقطه خاموشی برای اردوگاه بود
[ترجمه ترگمان]فکر کنم به خاطر کمپ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The campground in Emerald Bay State Park has a spectacular setting.
[ترجمه گوگل]اردوگاه در پارک ایالتی Emerald Bay دارای محیطی تماشایی است
[ترجمه ترگمان]پارک ایالتی خلیج Emerald یک محیط تماشایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Camp greeter Alexandra made the campground her back yard.
[ترجمه گوگل]الکساندرا، خوشامدگوی کمپ، محل کمپ را حیاط پشتی خود ساخت
[ترجمه ترگمان]اردوی greeter از Alexandra استقبال کرد و از اردوگاه دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The campground has a terrific hot shower and a climbing wall and there are a number of good bouldering areas nearby.
[ترجمه گوگل]محل کمپ دارای دوش آب گرم فوق العاده و دیوار کوهنوردی است و تعدادی منطقه بولدرینگ خوب در نزدیکی آن وجود دارد
[ترجمه ترگمان]The یک دوش آب گرم و یک دیوار صعود دارد و تعدادی از مناطق bouldering خوب در آن نزدیکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For climbing information the campground is the best source, and the only place to buy guidebooks.
[ترجمه گوگل]برای اطلاعات کوهنوردی، کمپ بهترین منبع و تنها مکان برای خرید کتاب های راهنما است
[ترجمه ترگمان]برای بالا رفتن از اطلاعات، campground بهترین منبع است، و تنها مکان برای خرید کتاب های راهنما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The campground is tucked away in a valley.
[ترجمه گوگل]محل کمپ در یک دره پنهان شده است
[ترجمه ترگمان]The در یکی از دره ها فرورفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A campground, picnic tables, an equestrian center and a youth camp are among developments being talked about for the property.
[ترجمه گوگل]کمپ، میزهای پیک نیک، مرکز سوارکاری و کمپ جوانان از جمله مواردی است که در مورد این ملک صحبت می شود
[ترجمه ترگمان]یک میز پیک نیک، یک میز پیک نیک، یک مرکز سواری و یک کمپ جوانان از جمله تحولاتی است که در حال صحبت درباره این ملک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From there, we drove to a lakeside campground.
[ترجمه گوگل]از آنجا به سمت کمپ کنار دریاچه حرکت کردیم
[ترجمه ترگمان]از اونجا به اردوگاه \"دریاچه\" رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Campground, The French Broad River, Asheville, North Carolina.
[ترجمه گوگل]اردوگاه، رودخانه برود فرانسوی، اشویل، کارولینای شمالی
[ترجمه ترگمان]Campground، رودخانه پهن فرانسوی، Asheville، کارولینای شمالی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Campground has a pristine 10 acre lake and a swimming pool.
[ترجمه گوگل]محل کمپ دارای یک دریاچه بکر 10 هکتاری و یک استخر شنا است
[ترجمه ترگمان]Campground یک دریاچه ۱۰ هکتاری بکر و یک استخر شنا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On their way to the campground, they enjoyed looking at the beautiful mountains and lakes.
[ترجمه گوگل]در راه رفتن به محل کمپ، از تماشای کوه ها و دریاچه های زیبا لذت بردند
[ترجمه ترگمان]در مسیرشان به سوی the، از نگاه کردن به کوه های زیبا و دریاچه ها لذت می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the letterbox was hidden within a little campground.
[ترجمه گوگل]اما صندوق نامه در یک کمپ کوچک پنهان شده بود
[ترجمه ترگمان]اما letterbox در یک اردوگاه کوچک پنهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At Trail Creek Campground, I wake to the sound of water rushing over rocks.
[ترجمه گوگل]در کمپ تریل کریک، با صدای هجوم آب روی صخره ها بیدار می شوم
[ترجمه ترگمان]در \"تریل کریک\"، من از خواب بیدار می شوم و صدای آب از روی صخره ها به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اردوگاه (اسم)
camp, campsite, cantonment, campground, camping site

انگلیسی به انگلیسی

• area for camping, campsite; place where people come together for a religious meeting
a campground is a campsite; used in american english.

پیشنهاد کاربران

بپرس