camomile

/ˈkæməmaɪl//ˈkæməmaɪl/

معنی: بابونه، گل گاوچشم
معانی دیگر: رجوع شود به: chamomile

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of chamomile.

جمله های نمونه

1. To soothe skin try camomile or thyme.
[ترجمه بهروز] برای نرم کردن پوست، بابونه یا آویشن را امتحان کنید.
|
[ترجمه گوگل]برای تسکین پوست بابونه یا آویشن را امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]برای آرام کردن پوست، camomile یا آویشن را امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Grapefruit, marjoram, peach and camomile for radiance and freshness.
[ترجمه گوگل]گریپ فروت، مرزنجوش، هلو و بابونه برای درخشندگی و طراوت
[ترجمه ترگمان]Grapefruit، marjoram، هلو و camomile برای روشنایی و طراوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I tried some herbal remedies such as drinking camomile tea, but none of them worked.
[ترجمه بهروز] من چند درمان گیاهی مانند نوشیدن چای بابونه را امتحان کردم، اما هیچ یک کارساز نبود.
|
[ترجمه گوگل]من برخی از داروهای گیاهی مانند نوشیدن چای بابونه را امتحان کردم، اما هیچ کدام موثر نبود
[ترجمه ترگمان]من چند تا داروی گیاهی برای نوشیدن چای بابونه هم امتحان کردم اما هیچ کدامشان کار نمی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Alternatively, drink a cup of camomile tea or listen to some soothing music.
[ترجمه بهروز] به عنوان جایگزین، یک فنجان چای بابونه بنوشید یا به موسیقی آرامبخش گوش کنید.
|
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، یک فنجان چای بابونه بنوشید یا به موسیقی آرام بخش گوش دهید
[ترجمه ترگمان]متناوبا، یک فنجان چای camomile بنوشید و یا به برخی موسیقی آرامش بخش گوش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Community Trade camomile pure essential oil - Camomile is known for its calming benefits.
[ترجمه گوگل]اسانس خالص بابونه بابونه تجارت جامعه - بابونه به خاطر خواص آرام بخشش شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]تجارت اجتماعی دارای نفت خام خالص است - camomile به خاطر منافع calming معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Camomile essential oil - Is known for its calming benefits.
[ترجمه گوگل]اسانس بابونه - به دلیل خواص آرام بخش آن شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]روغن اسانس سنبل - به خاطر منافع calming مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Almond blossom and floral notes of camomile on a vegetal background.
[ترجمه گوگل]شکوفه بادام و نت های گل بابونه در زمینه گیاهی
[ترجمه ترگمان]شکوفه Almond و یادداشت های گل camomile بر روی یک پس زمینه گیاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Camomile - a source of azulene, which effectively moisturizes and relieves the skin.
[ترجمه گوگل]بابونه - منبع آزولن است که به طور موثر پوست را مرطوب و تسکین می دهد
[ترجمه ترگمان]camomile - منبعی از azulene که به طور موثر پوست را تمیز می کند و تسکین می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Camomile, Benzoin, Lavender, aloe oil and so on.
[ترجمه گوگل]بابونه، بنزوئین، اسطوخودوس، روغن آلوئه و غیره
[ترجمه ترگمان]روغن زیتون، benzoin، سنبل، عصاره آلوئه ورا و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Camomile has long been used as a remedy for teething babies.
[ترجمه گوگل]بابونه از دیرباز به عنوان دارویی برای دندان درآوردن نوزادان استفاده می شده است
[ترجمه ترگمان]camomile مدت مدیدی است که به عنوان درمان برای نوزادان teething به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Opt for decaffeinated coffee, camomile tea, or warm milk.
[ترجمه گوگل]قهوه بدون کافئین، چای بابونه یا شیر گرم را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]برای decaffeinated قهوه، چای camomile و یا شیر گرم استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I drink camomile tea to calm me down and I find a few glasses of wine on a night out can help to deaden the urges a bit.
[ترجمه گوگل]من برای آرام کردنم چای بابونه می‌نوشم و متوجه می‌شوم که چند لیوان شراب در یک شب بیرون رفتن می‌تواند به کاهش اشتها کمک کند
[ترجمه ترگمان]چای بابونه را برای آرام کردن خودم می خورم و چند لیوان شراب را روی یک شب می بینم که به to شدن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This tea is blended by mixing camomile with pekoe.
[ترجمه گوگل]این چای با مخلوط کردن بابونه با پکو مخلوط می شود
[ترجمه ترگمان]این چای با مخلوط کردن camomile با pekoe مخلوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Community Trade organic camomile essential oil. - It is known for its calming benefits.
[ترجمه گوگل]اسانس بابونه ارگانیک تجارت جامعه - به خاطر خواص آرام بخشش معروف است
[ترجمه ترگمان]تولید نفت خام با مواد شیمیایی ضروری است آن به خاطر منافع calming مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Camomile essential oil - Soothes and moisturizes the skin. Is known for its calming benefits.
[ترجمه گوگل]اسانس بابونه - پوست را تسکین و مرطوب می کند به دلیل خواص آرام بخش آن شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]روغن اسانس سنبل هندی را تمیز می کند و پوست را تمیز می کند به خاطر منافع calming مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بابونه (اسم)
camomile, chamomile

گل گاوچشم (اسم)
camomile

انگلیسی به انگلیسی

• type of plant with medicinal value (used to make camomile tea)
camomile is a scented plant with flowers that look like daisies. it is often used to make herbal tea.

پیشنهاد کاربران

بپرس