came up

انگلیسی به انگلیسی

• arose; sprang forth, appeared; approached

پیشنهاد کاربران

ارائه کردن، طرح کردن
طلوع کردن
ارتقاء یافتن
Came up= invented
Something came up : پیش آمدنِ چیزی، اتفاق افتادنِ چیزی
به چیزی رسیدن
مثال :
But Steve came upwith an idia.
اما استیو به یک ایده رسید .
مطلع شدن
مطرح کردن
به وجود امد
همراه شدن
برای مثال : Ruddick and Litman CAME UP whit the idea
رودیک ( اسم یک شخص ) و لیتمن ( اسم یک شخص ) همراه شدند با یک ایده.
خوابیدن

Come up میشه بالا اومدن
Came up نزدیک شدنم میشه
بالا آمدن
فکر کنم بشه امدن یا برخاستن
آمد تا
مطرح شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس