calves


یکی از دو جمع واژه ی: calf

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: pl. of calf.

جمله های نمونه

1. Many good cows have evil calves.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گاوهای خوب گوساله های بدی دارند
[ترجمه ترگمان] خیلی از گاوه ای خوب، ماهیچه شیطان دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We watched the cow suckling her calves.
[ترجمه احمد کارگر] ما تماشا کردیم شیر دادن گاو به بچه هایش
|
[ترجمه گوگل]ما گاو را در حال شیر دادن به گوساله هایش تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]دیدیم که گاو گوساله بچه اش را بغل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The calves are grazed intensively during their first season.
[ترجمه گوگل]گوساله ها در فصل اول به شدت چرا می شوند
[ترجمه ترگمان]گوساله ها در طول فصل اول خود به شدت زخمی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The studies were carried out on calves that had been weaned at 5 weeks of age.
[ترجمه گوگل]این مطالعات بر روی گوساله هایی که در سن 5 هفتگی از شیر گرفته شده بودند انجام شد
[ترجمه ترگمان]این مطالعات بر روی کودکانی انجام شد که پنج هفته پس از آن از شیر گرفته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cowboys branded a hundred calves in the roundup.
[ترجمه گوگل]کابوی ها در جمع صد گوساله را علامت گذاری کردند
[ترجمه ترگمان]کابوی ها صد گوساله را برای جمع آوری اعانه جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ancient Greeks sacrificed lambs or calves before engaging in battle.
[ترجمه گوگل]یونانیان باستان قبل از شرکت در جنگ، بره یا گوساله را قربانی می کردند
[ترجمه ترگمان]یونانیان باستان پیش از درگیر شدن در نبرد، بره ها یا گوساله ها را قربانی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These calves are reared for beef.
[ترجمه گوگل]این گوساله ها برای گوشت گاو پرورش می یابند
[ترجمه ترگمان]این calves برای گوشت گوساله بزرگ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The calves are roped and branded.
[ترجمه گوگل]گوساله ها طناب دار و مارک دار هستند
[ترجمه ترگمان]گوساله ها طناب دار و برچسب خورده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Another day, George rounded up some yearling calves for sale.
[ترجمه گوگل]روزی دیگر، جورج چند گوساله یک ساله را برای فروش جمع کرد
[ترجمه ترگمان]یک روز دیگر جورج گوساله تنی گوساله را برای فروش جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Then, work on your calves and ankles so you are ready to concentrate on more advanced leg exercises.
[ترجمه گوگل]سپس روی ساق پا و مچ پا کار کنید تا بتوانید روی تمرینات پیشرفته پا تمرکز کنید
[ترجمه ترگمان]سپس روی ساق پا و قوزک پا کار کنید تا آماده باشید تا بر روی تمرینات پای پیشرفته خود تمرکز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. More than 20 animals, mostly calves, have died from lead poisoning.
[ترجمه گوگل]بیش از 20 حیوان، عمدتاً گوساله، بر اثر مسمومیت با سرب تلف شده اند
[ترجمه ترگمان]بیش از ۲۰ حیوان، اغلب گوساله، براثر مسمومیت ناشی از سرب جان خود را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had laced leather boots with polished rounded calves, like greaves.
[ترجمه گوگل]چکمه‌های چرمی توری با ساقچه‌های گرد صیقلی، مانند گریو داشت
[ترجمه ترگمان]چکمه های چرمی پوشیده بود که نرمه ساق پوشیده شده بود و مثل greaves پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She has two young calves that look remarkably like fawns without spots.
[ترجمه گوگل]او دو گوساله جوان دارد که به طرز قابل توجهی شبیه به حنایی بدون لکه هستند
[ترجمه ترگمان]او دو بچه کوچک دارد که به طور قابل توجهی مانند fawns بدون لکه به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Three fine calves had shown symptoms of acute gastric pain, I had treated them and they had died.
[ترجمه گوگل]سه گوساله خوب علائم درد حاد معده را نشان داده بودند، من آنها را درمان کرده بودم و آنها مرده بودند
[ترجمه ترگمان]سه گوساله زیبا علائم بیماری حاد را نشان داده بودند و من آن ها را درمان کرده بودم و آن ها مردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

گوساله ها
ساق پا
1. گوساله
2. بچه نهنگ
ماهیچه ی ساق پا

بپرس