1. Many good cows have evil calves.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گاوهای خوب گوساله های بدی دارند
[ترجمه ترگمان] خیلی از گاوه ای خوب، ماهیچه شیطان دارن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We watched the cow suckling her calves.
[ترجمه گوگل]ما گاو را در حال شیر دادن به گوساله هایش تماشا کردیم
[ترجمه ترگمان]دیدیم که گاو گوساله بچه اش را بغل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The calves are grazed intensively during their first season.
[ترجمه گوگل]گوساله ها در فصل اول به شدت چرا می شوند
[ترجمه ترگمان]گوساله ها در طول فصل اول خود به شدت زخمی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The studies were carried out on calves that had been weaned at 5 weeks of age.
[ترجمه گوگل]این مطالعات بر روی گوساله هایی که در سن 5 هفتگی از شیر گرفته شده بودند انجام شد
[ترجمه ترگمان]این مطالعات بر روی کودکانی انجام شد که پنج هفته پس از آن از شیر گرفته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cow is expected to calve next week.
[ترجمه گوگل]انتظار می رود این گاو هفته آینده زایمان کند
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که این گاو هفته آینده به calve برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The cowboys branded a hundred calves in the roundup.
[ترجمه گوگل]کابوی ها در جمع صد گوساله را علامت گذاری کردند
[ترجمه ترگمان]کابوی ها صد گوساله را برای جمع آوری اعانه جمع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. When his cows calve each year he keeps one or two calves for his family.
[ترجمه گوگل]زمانی که گاوهایش هر سال زایمان می کنند، یک یا دو گوساله را برای خانواده اش نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]هر سال که گاوها به calve می روند، یک یا دو گوساله برای خانواده اش نگهداری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They usually require close management during calving.
[ترجمه گوگل]آنها معمولاً در طول زایش نیاز به مدیریت دقیق دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها معمولا در طول calving به مدیریت نزدیک نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The ancient Greeks sacrificed lambs or calves before engaging in battle.
[ترجمه گوگل]یونانیان باستان قبل از شرکت در جنگ، بره یا گوساله را قربانی می کردند
[ترجمه ترگمان]یونانیان باستان پیش از درگیر شدن در نبرد، بره ها یا گوساله ها را قربانی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The glacier calved a large iceberg.
[ترجمه گوگل]یخچال یک کوه یخ بزرگ را زایش داد
[ترجمه ترگمان]کوه یخی یک کوه یخی بزرگ زاییده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. These calves are reared for beef.
[ترجمه گوگل]این گوساله ها برای گوشت گاو پرورش می یابند
[ترجمه ترگمان]این calves برای گوشت گوساله بزرگ شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Our cows will be calving soon.
[ترجمه گوگل]گاوهای ما به زودی زایمان خواهند کرد
[ترجمه ترگمان] گاوه ای ما به زودی به calving می رسن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The calves are roped and branded.
[ترجمه گوگل]گوساله ها طناب دار و مارک دار هستند
[ترجمه ترگمان]گوساله ها طناب دار و برچسب خورده دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The cow had difficulties calving.
15. The calves were really adorable.
[ترجمه گوگل]گوساله ها واقعا دوست داشتنی بودند
[ترجمه ترگمان] The واقعا دوست داشتنی بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید