calumniate

/kəˈlʌmnɪeɪt//kəˈlʌmnɪeɪt/

معنی: بد نام کردن، لکه دار کردن، افترا زدن، بهتان زدن به
معانی دیگر: بهتان زدن (یا گفتن)، افترا گفتن، (بر ضد شخصی) شایعه پراکنی و دروغ بافی کردن، تهمت زدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: calumniates, calumniating, calumniated
مشتقات: calumniation (n.), calumniator (n.)
• : تعریف: to make harmful and false statements about (someone).
مشابه: affront, libel, malign, slander, smear, traduce

- She calumniated her ex-husband.
[ترجمه گوگل] او از شوهر سابقش بدگویی کرد
[ترجمه ترگمان] به شوهر سابقش تهمت زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Countless facts have proved that he was not calumniated, but was justly charged with treason.
[ترجمه گوگل]حقایق بی شماری ثابت کرده است که او مورد تهمت قرار نگرفته است، بلکه به درستی متهم به خیانت شده است
[ترجمه ترگمان]دلایل زیادی ثابت کرده اند که متهم به تهمت نبوده بلکه به حق متهم به خیانت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Do not calumniate good people, otherwise you will be punished.
[ترجمه گوگل]از افراد خوب بدگویی نکنید وگرنه مجازات خواهید شد
[ترجمه ترگمان]مردم خوبی را به کار نبرید، در غیر این صورت مجازات می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Calumniating me is to calumniate your friend!
[ترجمه گوگل]تهمت زدن به من به منزله تهمت زدن به دوستت است!
[ترجمه ترگمان]calumniating من اینه که دوستتون رو به کار بندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Magical marine world is fascicular multicoloured spot calumniate, configuration the coral of each different.
[ترجمه گوگل]دنیای دریایی جادویی، رنگارنگ نقطه‌ای شگفت‌انگیز است، پیکربندی مرجان‌های هر کدام متفاوت است
[ترجمه ترگمان]دنیای دریایی جادویی fascicular رنگارنگ calumniate است که مرجان هر یک از آن ها را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thou shalt not calumniate thy neighbour, nor oppress him by violence. The wages of him that hath been hired by thee shall not abide with thee until the morning.
[ترجمه گوگل]به همسایه خود بدگویی نکن و با خشونت به او ستم نکن مزد کسی که توسط تو اجیر شده است تا صبح با تو باقی نخواهد ماند
[ترجمه ترگمان]تو نباید همسایه خود را رسوا کنی و نه با خشونت او را آزار بدهی مزد او که با تو اجیر شده است تا صبح ادامه نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But I say to you, Love your enemies: do good to them that hate you: and pray for them that persecute and calumniate you.
[ترجمه گوگل]اما من به شما می گویم که دشمنان خود را دوست بدارید، به کسانی که از شما نفرت دارند نیکی کنید و برای کسانی که شما را آزار و اذیت می کنند دعا کنید
[ترجمه ترگمان]اما من به شما می گویم، دشمنان خود را دوست بدارید؛ برای آن ها خوب عمل کنید که از تو متنفرند: و برای آن ها دعا کنید که آزار دهنده و بهتان آسیب برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Chinese's marriage celebrates the dress influence as macroclimate of our country reforming and opening now, appearing stealthily the change of spot calumniate.
[ترجمه گوگل]ازدواج چینی‌ها تأثیر لباس را جشن می‌گیرد، زیرا اقلیم کلان کشور ما در حال اصلاح و باز شدن است، و به‌طور مخفیانه با تغییر بداخلاقی ظاهر می‌شود
[ترجمه ترگمان]ازدواج چین از تاثیر این لباس به عنوان بخشی از اصلاحات در کشور ما در حال حاضر، که در حال حاضر به صورت مخفیانه در حال حاضر تغییر مکان یاب می باشد، جشن می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. BE like this right, the Cui wife and kid young main didn't say any words that calumniate you!
[ترجمه گوگل]اینطور باشید، همسر کوی و بچه اصلی هیچ کلمه ای که شما را تحقیر کند، نگفتند!
[ترجمه ترگمان]درست مثل این، زن Cui و بچه اصلی که حرف اصلی شما را زده نمی کنند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ascend the wave son to strictly forbid in to cause disturbance wildly for the and calumniate without restraint.
[ترجمه گوگل]بالا رفتن از موج پسر به شدت منع در ایجاد مزاحمت وحشیانه برای و فحش دادن بدون محدودیت
[ترجمه ترگمان]این پسر موج را وادار می کند که به خاطر این مزاحمت و مزاحمت بدون خودداری و مزاحمت ایجاد مزاحمت ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the eyes of despotic governments, who are always interested in having liberty calumniate itself, the Revolution of July committed the fault of being formidable and of remaining gentle.
[ترجمه گوگل]در چشم دولت‌های مستبد، که همیشه علاقه‌مند به این هستند که آزادی خود را بدنام کند، انقلاب ژوئیه مرتکب تقصیر شدید بودن و ملایم ماندن شد
[ترجمه ترگمان]در چشم دولت های مستبد که همیشه به آزادی خود علاقه مند هستند، انقلاب ژویه مرتکب گناه بزرگی شد و باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بد نام کردن (فعل)
vilify, blemish, attaint, asperse, defame, denigrate, malign, traduce, calumniate, lynch

لکه دار کردن (فعل)
distaste, foul, blame, blemish, slur, speck, soil, brand, denigrate, gaum, taint, stain, traduce, besmirch, tarnish, smear, calumniate, maculate, mottle, smirch, sully, smutch, stigmatize, stipple

افترا زدن (فعل)
libel, blemish, calumniate

بهتان زدن به (فعل)
traduce, calumniate

انگلیسی به انگلیسی

• slander; bad-mouth

پیشنهاد کاربران

بپرس