calorimeter

/ˌkæləˈrɪmɪtər//ˌkæləˈrɪmɪtə/

معنی: گرماسنج، حرارت سنج
معانی دیگر: (شیمی - فیزیک) کالری سنج، کالریمتر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: calorimetric (adj.), calorimetrically (adv.), calorimetry (n.)
• : تعریف: a device for measuring heat given off or absorbed.

جمله های نمونه

1. A calorimeter is an insulated vessel used for measuring the quantity of energy released or absorbed during a chemical or physical change.
[ترجمه گوگل]کالریمتر یک ظرف عایق است که برای اندازه گیری مقدار انرژی آزاد شده یا جذب شده در طی یک تغییر شیمیایی یا فیزیکی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]A یک سفینه insulated است که برای اندازه گیری مقدار انرژی آزاد شده و یا جذب شدن در طول یک تغییر شیمیایی یا فیزیکی استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These record of time and the change of calorimeter temperature, adopt Reynolds temperature correction to evaluate the change of calorimeter temperature, calculate the decompound enthalpy of solid.
[ترجمه گوگل]این رکورد زمان و تغییر دمای کالری‌سنج، تصحیح دمای رینولدز را برای ارزیابی تغییر دمای کالری‌سنج اتخاذ می‌کند، آنتالپی تجزیه جامدات را محاسبه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این رکورد در زمان و تغییر دمای calorimeter، اصلاح دمای رینولدز برای ارزیابی تغییر دمای calorimeter را اتخاذ می کند و آنتالپی decompound جامد را محاسبه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their compatibilities had been studied by Differential Scanning Calorimeter ( DSC ) .
[ترجمه گوگل]سازگاری آنها توسط کالری سنج اسکن تفاضلی (DSC) مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]compatibilities آن ها توسط اسکن سنجی اسکن دیفرانسیلی (DSC بررسی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The cone calorimeter was used to study the effect of triphenyl phosphate(TPP) and novolac resin (NR) on flame-retardant properties of HIPS in the paper.
[ترجمه گوگل]کالریمتر مخروطی برای بررسی اثر تری فنیل فسفات (TPP) و رزین نوولاک (NR) بر خواص ضد شعله HIPS در مقاله استفاده شد
[ترجمه ترگمان]The cone برای مطالعه اثر of فسفات (TPP)و رزین novolac (NR)بر روی خواص retardant مقاوم در برابر شعله مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Oxygen bomb calorimeter was used to determine calorific value of vinasse.
[ترجمه گوگل]برای تعیین ارزش حرارتی ویناس از گرماسنج بمب اکسیژن استفاده شد
[ترجمه ترگمان]bomb Oxygen برای تعیین مقدار calorific از vinasse استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The laser calorimeter was employed to measure the absorptance of highly reflective dielectric coatings prepared by two different coating techniques.
[ترجمه گوگل]کالریمتر لیزری برای اندازه گیری جذب پوشش های دی الکتریک بسیار بازتابنده تهیه شده با دو تکنیک مختلف پوشش استفاده شد
[ترجمه ترگمان]The لیزری برای اندازه گیری غلظت پوشش های دی الکتریک به شدت بازتابنده تهیه شده توسط دو روش پوشش مختلف به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The simplest calorimeter is a metal vessel used with a thermometer.
[ترجمه گوگل]ساده ترین کالری سنج یک ظرف فلزی است که با دماسنج استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]ساده ترین calorimeter یک کشتی فلزی است که با یک دماسنج استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Based on the manual water - blow calorimeter a calorific value measuring system for LPG has been established.
[ترجمه گوگل]بر اساس کالری‌سنج دستی آب، یک سیستم اندازه‌گیری ارزش حرارتی برای LPG ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]Based blow یک سیستم اندازه گیری ارزش calorific برای آل پی جی ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The uncertainty of measurment to oxygen bomb calorimeter, differential scanning calorimeter water gas - flow calorimeter were evaluated.
[ترجمه گوگل]عدم قطعیت اندازه‌گیری به کالری‌سنج بمب اکسیژن، کالری‌سنج اسکن تفاضلی آب - کالری‌سنج جریان بررسی شد
[ترجمه ترگمان] uncertainty of to oxygen differential،،، flow flow flow water flow - - oxygen oxygen oxygen oxygen oxygen evaluated evaluated evaluated evaluated evaluated evaluated were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were were
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A precision bomb calorimeter of Dickinson type was constructed in this laboratory.
[ترجمه گوگل]گرماسنج دقیق بمب از نوع دیکنسون در این آزمایشگاه ساخته شد
[ترجمه ترگمان]A precision از نوع دیکنسون در این آزمایشگاه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The temperature inside and outside the calorimeter must be the same before the experiment begins.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع آزمایش، دمای داخل و خارج کالری سنج باید یکسان باشد
[ترجمه ترگمان]دمای داخل و خارج از calorimeter باید قبل از شروع آزمایش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A quasi-steady-state calorimeter was developed. The calorimeter was verified by means of measuring heat capacities of pure water and n-heptane.
[ترجمه گوگل]یک کالری‌سنج شبه پایدار ایجاد شد کالری سنج با استفاده از اندازه گیری ظرفیت حرارتی آب خالص و هپتان n تایید شد
[ترجمه ترگمان] A state quasi - developed was - - developed developed was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was was The با استفاده از اندازه گیری ظرفیت گرمایی آب خالص و n - هپتان، تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A calorimeter based on the quasi-steady state theory was developed to measure the latent heat of fusion and specific heat capacity of substance from 250 K to 400 K at atmosphere pressure.
[ترجمه گوگل]یک کالری‌سنج بر اساس تئوری حالت شبه پایدار برای اندازه‌گیری گرمای نهان همجوشی و ظرفیت گرمای ویژه ماده از 250 K تا 400 K در فشار اتمسفر ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]A بر پایه تیوری حالت نیمه ثابت برای اندازه گیری گرمای نهان ترکیب و ظرفیت گرمایی ویژه ماده از ۲۵۰ k تا ۴۰۰ K در فشار اتمسفر ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Due to the character of isothermal calorimeter, we can obtain complete thermogenic curves of cement hydration during hydration process.
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی گرماسنجی همدما، می‌توان منحنی‌های گرمازایی کامل هیدراتاسیون سیمان را در طی فرآیند هیدراتاسیون به دست آورد
[ترجمه ترگمان]با توجه به ویژگی of isothermal، ما می توانیم منحنی های thermogenic کامل hydration سیمان را در طول فرآیند hydration به دست آوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گرماسنج (اسم)
calorimeter, thermometer, thermometre

حرارت سنج (اسم)
calorimeter, thermometer

تخصصی

[شیمی] کالرى سنج، گرماسنج، کالریمتر
[عمران و معماری] گرماسنج
[برق و الکترونیک] کالری سنج ابزاری برای اندازه گیری مقدار گرما . همچنین با استفاده از اثار گرمایی امواج مایکروویو می توان انرژی آنها را با این وسیله اندازه گرفت .
[مهندسی گاز] گرماسنج
[زمین شناسی] گرماسنج، کالری سنج دستگاهی که برای اندازه گیری انرژی جذب شده یا رها شده در واکنشهای شیمیایی است . این دستگاه همچنین در تعیین گرمای ویژه استفاده می شود.
[نساجی] دماسنج

انگلیسی به انگلیسی

• instrument that measures amounts of heat

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : calori/meter ✅ تلفظ واژه: kal - ō - RIM - e - ter ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: کالری سنج: وسیله ای اندازه گیری انرژی کالری غذا ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
[پزشکی] کالری سنج: وسیله ای اندازه گیری انرژی کالری غذا
calorimeter ( شیمی )
واژه مصوب: گرماسنج
تعریف: دستگاهی برای اندازه‏گیری مقدار گرمای تولیدشده در فرایندهایی مانند واکنش های شیمیایی یا تغییر حالت یا تشکیل محلول |||* مصوب فرهنگستان اول

بپرس