callus

/ˈkæləs//ˈkæləs/

معنی: پینه، پینه استخوانی گیاه
معانی دیگر: (پزشکی) پینه، سخت شدگی پوست (به ویژه دستان و پاها)، آژخ، آزخ، چغر، کبره، شوغ، میخچه، (پزشکی) کال (بافت فیبری که در محل جوش خوردن استخوان شکسته به وجود می آید و کم کم سخت و کمی برجسته می شود)، استخوان جوش، (گیاه شناسی) گره، کالوس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thickened, toughened area of skin or other tissue, such as bone or bark.

- The children had tough calluses on their feet from walking barefoot.
[ترجمه گوگل] بچه ها به دلیل پابرهنه راه رفتن پینه های سختی روی پاهای خود داشتند
[ترجمه ترگمان] کودکان calluses سفت و سخت روی پاهای خود ایستاده بودند پابرهنه راه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: calluses, callusing, callused
• : تعریف: to become thickened and hardened.
مشابه: callous

- Her hands had callused from the hard work in the fields.
[ترجمه گوگل] دستانش از کار سخت در مزرعه پینه بسته بود
[ترجمه ترگمان] دست های او از کار سخت در مزارع callused بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to form calluses on.

- Playing the guitar callused his right thumb.
[ترجمه گوگل] نواختن گیتار انگشت شست راستش را پینه می زد
[ترجمه ترگمان] گیتار را با انگشت شست راستش بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Treat calluses by rubbing with a callus file, a pumice stone, or a hard-skin remover.
[ترجمه گوگل]پینه ها را با مالش با سوهان پینه، سنگ پا یا پاک کننده پوست سخت درمان کنید
[ترجمه ترگمان]calluses با یک فایل with، یک سنگ pumice و یا پاک کننده سخت پوست کار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A slight callus marked Gomez's right index finger.
[ترجمه گوگل]یک پینه خفیف انگشت اشاره راست گومز را مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]یک پینه کوچک روی انگشت دست راست گومز پیدا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. P 33promoted callus induction of three cultivars other than Dixie Green.
[ترجمه گوگل]P33 باعث القای کالوس در سه رقم غیر از دیکسی گرین شد
[ترجمه ترگمان]P سه نوع برداشت را به غیر از دیکسی Green ارتقا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To practice and evaluate callus lengthening for humeral nonunion with large segment defect.
[ترجمه گوگل]هدف: تمرین و ارزیابی افزایش طول کالوس برای جوش نخوردن استخوان بازو با نقص قطعه بزرگ
[ترجمه ترگمان]هدف تمرین و ارزیابی callus lengthening با نقص بخش بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This paper reprots on the somatic embryogenesis and callus formation from protoplasts isolated from embryogenic cell suspension with high regenerability of wheat(Triticum aestivum L. cv. 35
[ترجمه گوگل]این مقاله به بررسی جنین‌زایی جسمی و تشکیل کالوس از پروتوپلاست‌های جدا شده از سوسپانسیون سلول‌های جنین‌زا با قابلیت بازسازی بالا گندم می‌پردازد (Triticum aestivum L cv 35)
[ترجمه ترگمان]این مقاله بر روی the جسمی و تشکیل callus از protoplasts ایزوله شده از سوسپانسیون سلولی embryogenic با regenerability بالا گندم (Triticum aestivum L CV ۳۵
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pressure causes plantar warts to develop a painful callus around the soft center.
[ترجمه گوگل]فشار باعث ایجاد پینه دردناک در اطراف مرکز نرم زگیل کف پا می شود
[ترجمه ترگمان]فشار ناشی از warts کف پا باعث ایجاد a دردناک در اطراف مرکز نرم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The other type of callus was loose and could not be induced to differentiate, but it was proved to be excellent material for culturing secondary metabolin.
[ترجمه گوگل]نوع دیگر کالوس شل بود و نمی‌توان آن را برای تمایز القا کرد، اما ثابت شد که ماده عالی برای کشت متابولین ثانویه است
[ترجمه ترگمان]نوع دیگر callus شل شده بود و قادر به تمایز نبود، اما ثابت شد که ماده بسیار خوبی برای کشت metabolin ثانویه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Pathologic analysis revealed a subchondral fracture with callus formation, indicated by the presence of woven bone, in all cases.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل پاتولوژیک شکستگی ساب غضروفی با تشکیل کالوس را نشان داد که با وجود استخوان بافته شده در همه موارد نشان داده شد
[ترجمه ترگمان]تحلیل pathologic نشان داد که شکستگی subchondral با تشکیل callus وجود دارد که با حضور استخوان بافته در تمام موارد نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With regard to the callus redifferentiation, not only kinetin is needed, but also the effect of auxin concentration of the induction medium is also remarkable.
[ترجمه گوگل]با توجه به تمایز مجدد کالوس، نه تنها به کینتین نیاز است، بلکه اثر غلظت اکسین محیط القایی نیز قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]با توجه به callus redifferentiation، نه تنها kinetin مورد نیاز است، بلکه اثر تراکم auxin محیط القایی نیز قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Days after fecundation is another factor effect on callus induction.
[ترجمه گوگل]روزهای پس از لقاح یکی دیگر از عوامل موثر بر القای کالوس است
[ترجمه ترگمان]چند روز پس از آن که fecundation یکی دیگر از عوامل تحریک callus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was no significant correlation between callus induction and plant regeneration.
[ترجمه گوگل]ارتباط معنی داری بین القای کالوس و باززایی گیاه وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ همبستگی قابل توجهی بین القای callus و تجدید حیات گیاهی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Genotype affected on callus induction rate, regeneration rate and green plantlet yield significantly.
[ترجمه گوگل]ژنوتیپ بر سرعت القای کالوس، سرعت زادآوری و عملکرد گیاهچه سبز تأثیر معنی‌داری داشت
[ترجمه ترگمان]genotype تحت تاثیر نرخ القا callus، نرخ تجدید حیات و بازدهی plantlet سبز به میزان قابل توجهی تحت تاثیر قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. RESULTS:Roentgenographic scores and callus density at bone defects in trial group were better than those in control group at postoperative 12weeks.
[ترجمه گوگل]نتایج: نمرات رانتژنوگرافی و تراکم کالوس در نقایص استخوانی در گروه کارآزمایی بهتر از گروه کنترل در هفته 12 بعد از عمل بود
[ترجمه ترگمان]نتایج: نمرات roentgenographic و چگالی callus در نقص های استخوان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در postoperative ۱۲ هفته بهتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion THSWD could improve the VEGF expression of callus tissue, accelerate the micrangium regeneration in bone stump and promote the healing of fracture.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری THSWD می‌تواند بیان VEGF بافت کالوس را بهبود بخشد، بازسازی میکرانژیوم را در استامپ استخوانی تسریع کند و باعث بهبود شکستگی شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری THSWD می تواند بیان VEGF بافت callus را بهبود بخشد، بازسازی micrangium استخوان ساق پا را تسریع کند و ترمیم شکستگی را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This callus generally lasts for about three weeks.
[ترجمه گوگل]این پینه به طور کلی حدود سه هفته طول می کشد
[ترجمه ترگمان]این callus به طور کلی حدود سه هفته طول می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پینه (اسم)
callus

پینه استخوانی گیاه (اسم)
callus

تخصصی

[زمین شناسی] برآمدگی مدور. برآمدگی مدور جلو یا عقب سینه دو بالان.

انگلیسی به انگلیسی

• hardened area of skin; bunch of undifferentiated plant cells that are capable to regenerate a complete plant in some species (biology)
be covered with callouses, be covered with patches of hardened skin
a callus is an area of unwanted, unnaturally thick skin, usually on the palms of your hands or the soles of your feet, which has been caused by rubbing.

پیشنهاد کاربران

corn or callus
میخچه یا پینه عبارت است از ضخیم شدگی یا برجستگی لایه های خارجی پوست ، که معمولاً روی نواحی استخوانی مثل مفاصل انگشتان پا به وجود میآید.
callus ( کشاورزی - علوم باغبانی )
واژه مصوب: پینه
تعریف: بافت پارانشیمی ( paranchyma ) که در نتیجۀ ترمیم زخم روی گیاه و همچنین یاخته‏های تمایزنیافته در کشت مصنوعی تولید می‏شود
توده یاختی بی ریخت

بپرس