1. He is accused of consistently and callously ill-treating his wife.
[ترجمه گوگل]او متهم به بدرفتاری مداوم و بی رحمانه با همسرش است
[ترجمه ترگمان]او به طور مداوم و بدون خشونت به همسرش متهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به طور مداوم و بدون خشونت به همسرش متهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The 1995 team saw body parts strewn about callously by the robbers in their mad quest for anything of value.
[ترجمه گوگل]تیم سال 1995 در جستجوی جنون آمیز دزدان برای یافتن هر چیزی با ارزش، اعضای بدن را دیدند که به طرز بی رحمانه ای توسط دزدان پراکنده شده بودند
[ترجمه ترگمان]تیم ۱۹۹۵ قطعات بدن را دید که توسط دزدان در جستجوی جنون آمیز برای هر چیزی پخش شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیم ۱۹۹۵ قطعات بدن را دید که توسط دزدان در جستجوی جنون آمیز برای هر چیزی پخش شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. To be sent callously, unwittingly to their deaths like laboratory animals.
[ترجمه گوگل]بی رحمانه و ناخواسته مانند حیوانات آزمایشگاهی به سمت مرگ فرستاده شوند
[ترجمه ترگمان]بدون این که او را به قتل برسانند، بی آن که خود بدانند، بی آن که خود بدانند، مانند حیوانات آزمایشگاهی به مرگشان رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بدون این که او را به قتل برسانند، بی آن که خود بدانند، بی آن که خود بدانند، مانند حیوانات آزمایشگاهی به مرگشان رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Sri Lanka has callously ignored calls for a humanitarian cease - fire .
[ترجمه گوگل]سریلانکا بی رحمانه درخواست ها برای آتش بس بشردوستانه را نادیده گرفته است
[ترجمه ترگمان]سریلانکا خواستار نادیده گرفتن درخواست های یک آتش بس بشردوستانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سریلانکا خواستار نادیده گرفتن درخواست های یک آتش بس بشردوستانه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The pendulum ticks callously, heartlessly.
[ترجمه گوگل]آونگ بیدرد و بیقلب تیک میزند
[ترجمه ترگمان]آونگ او را سنگدل و بی رحم به کار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آونگ او را سنگدل و بی رحم به کار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He callously exploited their feelings.
[ترجمه گوگل]او بی رحمانه از احساسات آنها سوء استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]او بی رحمانه از احساسات آن ها سو استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بی رحمانه از احساسات آن ها سو استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Out there, somewhere, is a man or woman who callously stabbed that young maid to death.
[ترجمه گوگل]در آنجا، جایی، مرد یا زنی است که آن کنیز جوان را با ضربات بی رحمانه با چاقو به قتل رساند
[ترجمه ترگمان]اون بیرون، یه جایی، یه مرد یا زنی هست که با سنگدلی اون دختر جوان رو به مرگ آزار نمی ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون بیرون، یه جایی، یه مرد یا زنی هست که با سنگدلی اون دختر جوان رو به مرگ آزار نمی ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To deceive or drop ( a lover ) suddenly or callously.
[ترجمه گوگل]فریب دادن یا انداختن (عاشق) ناگهانی یا سنگدلانه
[ترجمه ترگمان]برای فریب دادن یا رها کردن (یک عاشق)به طور ناگهانی یا بدون خشونت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای فریب دادن یا رها کردن (یک عاشق)به طور ناگهانی یا بدون خشونت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید