calligraphic

/ˌkæləˈɡræfɪk//ˌkæləˈɡræfɪk/

معنی: مربوط به خطاطی
معانی دیگر: مربوط به خطاطی

جمله های نمونه

1. Calligraphic screens generated drawings in the same fashion.
[ترجمه گوگل]صفحه‌های خوشنویسی به همین روش نقاشی‌ها را ایجاد می‌کردند
[ترجمه ترگمان]پرده های calligraphic نقاشی های ایجاد شده را به همین شکل ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The development of calligraphic studies plays an exclusive role in the promotion of traditional Chinese culture.
[ترجمه گوگل]توسعه مطالعات خوشنویسی نقش انحصاری در ترویج فرهنگ سنتی چین دارد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت مطالعات خوشنویسی نقش انحصاری در ترویج فرهنگ سنتی چین ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Through the ages, great calligraphers developed representative calligraphic styles of their times.
[ترجمه گوگل]در طول اعصار، خوشنویسان بزرگ سبکهای خوشنویسی معرف زمان خود را توسعه دادند
[ترجمه ترگمان]calligraphers بزرگ از قرون و اعصار گوناگون سبک های گوناگون خود را به نمایش می گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anhui merchant collectors and dealers in calligraphic works and paintings prospered as never before.
[ترجمه گوگل]مجموعه داران و فروشندگان تاجر آنهویی در آثار و نقاشی های خوشنویسی بیش از پیش رونق یافتند
[ترجمه ترگمان]مجموعه داران بازرگانی Anhui و فروشندگان در آثار خوشنویسی و تابلوهای نقاشی مثل قبل پیشرفت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cursive scripts is one kind of Chinese calligraphic writing.
[ترجمه گوگل]خط شکسته یکی از انواع خوشنویسی چینی است
[ترجمه ترگمان]scripts Cursive نوعی از نوشته های نوآورانه چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With Chinese paintings and calligraphic pieces, you can Beautify your life.
[ترجمه گوگل]با نقاشی های چینی و قطعات خوشنویسی می توانید زندگی خود را زیبا کنید
[ترجمه ترگمان]با نقاشی های چینی و قطعه های calligraphic می توانید زندگی خود را خراب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Calligraphic relics in the tourist areas consist mainly of tablet forest and stone cuts.
[ترجمه گوگل]آثار خوشنویسی در مناطق گردشگری عمدتاً از جنگل لوح و برش سنگ تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]آثار باقیمانده در مناطق توریستی عمدتا از درختان لوح و برش های سنگی تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The application of calligraphic, artistic and symbolic font of Chinese characters in packaging and upholster design has become a Chinese ethical propagation mode of business information.
[ترجمه گوگل]استفاده از فونت های خوشنویسی، هنری و نمادین حروف چینی در طراحی بسته بندی و اثاثه یا لوازم داخلی به یک شیوه انتشار اخلاقی چینی اطلاعات تجاری تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]کاربرد نقاشی های نوآورانه، هنری و نمادین شخصیت های چینی در بسته بندی و طراحی upholster به یک روش انتشار اخلاقی چینی برای کسب اطلاعات تجاری تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Su's calligraphic aesthetic perspective formed an integrated system.
[ترجمه گوگل]دیدگاه زیبایی شناسی خوشنویسی سو یک سیستم یکپارچه را تشکیل داد
[ترجمه ترگمان]دیدگاه calligraphic Su یک سیستم یکپارچه را شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The axis in calligraphic works, a hypothetical auxiliary line, is analyzed from word structure and reflects the general trend of a word, word group and a line.
[ترجمه گوگل]محور در آثار خوشنویسی، یک خط کمکی فرضی، از ساختار کلمه تحلیل می شود و روند کلی یک کلمه، گروه کلمه و یک خط را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]محور در آثار خوشنویسی، یک خط جانبی فرضی، از ساختار کلمه تحلیل شده و گرایش کلی یک کلمه، گروه کلمه و یک خط را منعکس می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The strokes in the calligraphic works and paintings on display here are vigorous.
[ترجمه گوگل]سکته‌ها در آثار خوشنویسی و نقاشی‌هایی که در اینجا به نمایش گذاشته می‌شوند، شدید هستند
[ترجمه ترگمان]نقاشی های نوآورانه و تابلوهای روی صفحه نمایش در اینجا قوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I like collecting calligraphic works and paintings.
[ترجمه گوگل]جمع آوری آثار خوشنویسی و نقاشی را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من از جمع کردن آثار خوشنویسی و نقاشی های نوآورانه لذت می برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The calligraphic research center of Beijing University will carry his banner, inherit his spirit and make new contributions to the research of calligraphic culture.
[ترجمه گوگل]مرکز تحقیقات خوشنویسی دانشگاه پکن پرچم او را حمل خواهد کرد، روح او را به ارث خواهد برد و کمک های جدیدی به پژوهش فرهنگ خوشنویسی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جدیدترین مرکز تحقیقاتی دانشگاه پکن، درفش خود را به دست خواهد آورد، روح خود را به ارث برده و کمک های جدیدی به تحقیقات فرهنگ خوشنویسی ارائه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Calligraphic inscription and stone have high test appreciation of the value of research and copying.
[ترجمه گوگل]کتیبه و سنگ خوشنویسی از ارزش تحقیق و نسخ آزمون بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]در کتیبه و سنگ، ارزش تحقیق و کپی برداری از ارزش بالایی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Printing did not harm handwriting, though it gradually replaced the calligraphic uncial and gothic of silent, patient monks in their scriptoria.
[ترجمه گوگل]چاپ به دست خط آسیبی نرساند، اگرچه به تدریج جایگزین یونسیال و گوتیک خوشنویسی راهبان صامت و صبور در اسکریپوریا شد
[ترجمه ترگمان]چاپ به نگارش خط آسیب نرساند، هر چند که به تدریج جایگزین calligraphic uncial و gothic خاموش و شکیبا در scriptoria شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به خطاطی (صفت)
calligraphic

انگلیسی به انگلیسی

• written by a calligrapher, written in beautiful or elegant handwriting

پیشنهاد کاربران

خطاطی خوش نویسی
خوشنویسانه
درکتاب خط سفید :
به معنی خوش نویسی شده است.

باتشکر

خوش نویسی روی چیزی

وابسته خطاطی

بپرس