call the roll


(بازار اوراق قرضه) نرخ بهره ی وام های دیداری (عندالمطالبه)، حاضر غایب کردن

جمله های نمونه

1. The teacher called the roll to see if any students were absent.
[ترجمه Dorsa] معلم حاضر غایب کرد که ببیند کسی غایب است
|
[ترجمه سمیرا] معلم حضور و غیاب کرد تا ببینداکسی غایب است.
|
[ترجمه گوگل]معلم رول را صدا زد تا ببیند آیا دانش‌آموزی غایب است یا خیر
[ترجمه ترگمان]معلم این رول را صدا زد تا ببیند آیا هیچ دانش آموزی وجود ندارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The children took their places, and the teacher began calling the roll.
[ترجمه اسما بهادری] بچه ها سر جاشون نشستند و معلم حضور و غیاب کرد
|
[ترجمه گوگل]بچه ها جای خود را گرفتند و معلم شروع به صدا زدن رول کرد
[ترجمه ترگمان]بچه ها جای خود را گرفتند و معلم شروع به زنگ زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The teacher called the roll.
[ترجمه مریم] معلم حضور و غیاب کرد
|
[ترجمه گوگل]معلم رول را صدا زد
[ترجمه ترگمان]معلم رول را صدا زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The chairman called the roll .
[ترجمه فاطمه] رئیس حضور و غیاب کرد
|
[ترجمه گوگل]رئیس رول را صدا زد
[ترجمه ترگمان]رئیس آن رول را صدا زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Before starting off, let's get together and call the roll.
[ترجمه گوگل]قبل از شروع، بیایید دور هم جمع شویم و رول را صدا کنیم
[ترجمه ترگمان]قبل از این که شروع کنیم، بیا با هم جمع بشیم و به roll زنگ بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A mean teacher will call the roll frequently. However it may be safe to skip class when there's no roll call.
[ترجمه گوگل]یک معلم معمولی مرتباً رول را صدا می کند با این حال، ممکن است وقتی فراخوانی وجود ندارد، از کلاس رد شوید
[ترجمه ترگمان]یک معلم به این معنی است که اغلب این آهنگ را تکرار می کند با این حال، ممکن است هنگامی که هیچ تماس roll وجود ندارد، صرف نظر کردن از کلاس ایمن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rule explained – "Some teachers call the roll only a few times throughout the entire semester. "
[ترجمه گوگل]قانون توضیح داده شد - "بعضی از معلمان فقط چند بار در تمام ترم این رول را صدا می زنند "
[ترجمه ترگمان]یکی از معلمان توضیح داد: \" برخی از آموزگاران تنها چند بار در طول نیمه اول ترم غلت می زنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rule explained C "Some teachers call the roll only a few times throughout the whole semester. "
[ترجمه گوگل]قانون توضیح داده شده C "بعضی از معلمان فقط چند بار در تمام ترم رول را صدا می زنند "
[ترجمه ترگمان]قانون توضیح داد: \" برخی از آموزگاران تنها چند بار در طول ترم در این فهرست گنجانده شده اند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Right! I'm going to call the roll.
[ترجمه الهام حسینی] باشه! میخوام حاضر و غایب کنم.
|
[ترجمه گوگل]درست! من می خواهم به رول زنگ بزنم
[ترجمه ترگمان]درس ته! می خوام به the زنگ بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now I'm going to call the roll.
[ترجمه گوگل]حالا من رول را صدا می زنم
[ترجمه ترگمان]حالا می خواهم به the زنگ بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He found it necessary to call the roll in every class because the attendance was always bad.
[ترجمه علیرضایگانه شناس] اولازم دید درهرکلاس حضوروغیاب کند چون حضورشان همیشه بدبود ) همیشه همه درکلاس حضورنداشتند (
|
[ترجمه گوگل]او لازم می دید که در هر کلاسی به نام رول تماس بگیرد، زیرا حضور همیشه بد بود
[ترجمه ترگمان]او آن را لازم می دانست که به هر طبقه ای که بود زنگ بزند، زیرا همیشه حضور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. T : Now call the roll. Peter?
[ترجمه مبینا] حالا حضور غیاب میکنیم ، پیتر ( منظور اینه حاضره یا غایب ) ؟
|
[ترجمه گوگل]T: حالا رول را صدا کنید پیتر؟
[ترجمه ترگمان]حالا به roll زنگ بزن پیتر \"؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'll call the roll before class.
[ترجمه گوگل]من رول را قبل از کلاس صدا می زنم
[ترجمه ترگمان]قبل از کلاس به the زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Now I'll call the roll.
[ترجمه گوگل]حالا من رول را صدا می زنم
[ترجمه ترگمان]حالا به the زنگ می زنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Well, let's call the roll.
[ترجمه گوگل]خوب، بیایید رول را صدا کنیم
[ترجمه ترگمان] خب، بیاید به the زنگ بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• mark attendance, check attendance by reading the list of those who are supposed to be present (mainly in a classroom)

پیشنهاد کاربران

حضور غیاب کردن
حضور غیاب :Roll call ( noun )
To call aloud the names of people off a list to check their attendance
حاضر و غایب کردن

بپرس