call rate


اختیار خرید یا عدم خرید (سهام و غیره)، (بازار اوراق قرضه) نرخ بهره ی وام های دیداری (عندالمطالبه)

جمله های نمونه

1. This may raise call rates, both generally and at night.
[ترجمه گوگل]این ممکن است نرخ تماس را هم به طور کلی و هم در شب افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است نرخ تماس را هم به طور کلی و هم در شب افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The overnight unsecured call rate -- what banks charge each other for overnight loans -- traded at 0. 46 percent.
[ترجمه گوگل]نرخ مکالمه بدون تضمین یک شبه -- چیزی که بانک ها برای وام های یک شبه از یکدیگر دریافت می کنند -- 0 46 درصد معامله شد
[ترجمه ترگمان]نرخ تماس امن شبانه - چیزی که بانک ها برای وام های شبانه به یکدیگر می پردازند - - در صفر معامله شدند ۴۶ درصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Latest function, more cheaper long distance call rate and more simple internal call route.
[ترجمه گوگل]آخرین عملکرد، نرخ مکالمه طولانی مدت ارزان تر و مسیر مکالمه داخلی ساده تر
[ترجمه ترگمان]آخرین تابع، نرخ تماس با فاصله بسیار ارزان تر و مسیر فراخوانی داخلی ساده تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The drop call rate as a reflection network performances important target, has been the network optimization work attention key point.
[ترجمه گوگل]نرخ تماس افت به عنوان یک هدف مهم عملکرد شبکه بازتابی، نقطه کلیدی توجه کار بهینه سازی شبکه بوده است
[ترجمه ترگمان]نرخ درخواست کاهش به عنوان یک عملکرد شبکه بازتابی از اهداف مهم، نقطه توجه کار بهینه سازی شبکه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In particular, and other short - term overnight call rate, has been restored to normal levels.
[ترجمه گوگل]به ویژه، و دیگر کوتاه مدت نرخ مکالمه یک شبه، به سطح عادی بازگردانده شده است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، و دیگر نرخ تماس کوتاه مدت، به سطوح عادی بازگشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This means you can call them from anywhere in the country, usually on a local call rate number.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که می توانید از هر نقطه ای از کشور با آنها تماس بگیرید، معمولاً با یک شماره نرخ تماس محلی
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که شما می توانید آن ها را از هر جایی در کشور، معمولا با شماره تماس محلی صدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Video call airtime charges are made in addition to the IDD video call rate.
[ترجمه گوگل]هزینه های زمان پخش تماس تصویری علاوه بر نرخ تماس تصویری IDD نیز انجام می شود
[ترجمه ترگمان]هزینه مکالمه تلفنی به علاوه نرخ تماس ویدیوی IDD نیز انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Disadvantages: did not inform on the direct withdrawals can only get call rate.
[ترجمه گوگل]معایب: در مورد برداشت مستقیم اطلاع نداده است فقط می توانید نرخ تماس را دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]معایب: مطلع نکردن از برداشت های مستقیم تنها می تواند نرخ تماس را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The turnover and quality of staff seriously affect the call rate!
[ترجمه گوگل]گردش مالی و کیفیت پرسنل به طور جدی بر نرخ تماس تاثیر می گذارد!
[ترجمه ترگمان]حجم معاملات و کیفیت کارکنان به طور جدی بر نرخ تماس تاثیر می گذارد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This reduces the cost by replacing long - distance call charges with a local call rate.
[ترجمه گوگل]این امر با جایگزینی هزینه تماس های راه دور با نرخ تماس محلی، هزینه را کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]این کار هزینه را با جایگزینی هزینه های تماس با مسافت طولانی با نرخ تماس محلی کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس