call forth


1- ایجاب کردن، نیاز داشتن، 2- آمدن و بردن، سراغ کسی یا چیزی رفتن، 3- پیش بینی کردن، ایجاد کردن، به وجود آوردن، به کار انداختن

جمله های نمونه

1. His speech called forth admiration from all the people present.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او تحسین همه مردم حاضر را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]از همه حاضران تحسین و تمجید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An impoverished family can call forth a filial son.
[ترجمه گوگل]یک خانواده فقیر می تواند فرزند پسری به دنیا بیاورد
[ترجمه ترگمان]یک خانواده فقیر می تواند فرزندی فرزندی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The proposed shopping centre has called forth an angry response from local residents.
[ترجمه گوگل]مرکز خرید پیشنهادی واکنش خشمگینانه ساکنان محلی را به دنبال داشته است
[ترجمه ترگمان]مرکز خرید پیشنهادی، واکنش خشمگینانه ساکنان محلی را مطرح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Great works of classical music can often call forth a mixture of responses from the listener.
[ترجمه گوگل]آثار بزرگ موسیقی کلاسیک اغلب می توانند ترکیبی از پاسخ ها را از سوی شنونده به دنبال داشته باشند
[ترجمه ترگمان]کاره ای بزرگ موسیقی کلاسیک اغلب می توانند ترکیبی از پاسخ ها را از شنونده به نمایش بگذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her remarks have called forth harsh criticism in the media.
[ترجمه گوگل]اظهارات او انتقادات تند رسانه ها را برانگیخته است
[ترجمه ترگمان]اظهارات او انتقادهای شدید در رسانه ها را برانگیخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His speech called forth an angry response.
[ترجمه گوگل]سخنرانی او واکنش خشمگینانه ای را در پی داشت
[ترجمه ترگمان]سخنرانی او یک واکنش خشمگینانه را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Who knows what such a happenstance might have called forth from my unpredictable nature?
[ترجمه گوگل]چه کسی می داند که چنین اتفاقی ممکن است از طبیعت غیرقابل پیش بینی من ناشی شود؟
[ترجمه ترگمان]کیست که بداند چنین اتفاقی ممکن است از طبیعت غیرقابل پیش بینی من بیرون بکشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was dominated by Franklin Roosevelt, the cunning, determined, good-natured president called forth by the crisis of the Depression.
[ترجمه گوگل]تحت سلطه فرانکلین روزولت، رئیس جمهور حیله گر، مصمم و خوش اخلاق بود که بحران رکود به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]این حزب تحت سلطه فرانکلین روزولت بود، مردی زیرک، مصمم، و با حسن نیت که از بحران رکود اقتصادی به وجود آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Her story . . . evokes the imagination, calling forth a reader's response . . . .
[ترجمه گوگل]داستان او تخیل را برمی انگیزد و پاسخ خواننده را فرا می خواند
[ترجمه ترگمان]داستان او، تخیل را تحریک می کند و یک پاسخ خواننده را صدا می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The kind of response which it calls forth is not a factual wonder why but a wonder at.
[ترجمه گوگل]نوع پاسخی که مطرح می‌کند یک تعجب واقعی نیست، بلکه یک شگفتی است
[ترجمه ترگمان]نوع پاسخی که از آن برمی خیزد، یک شگفتی واقعی نیست، چرا که یک شگفتی در آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Eddie was not called forth by an act of human will.
[ترجمه گوگل]ادی با اراده انسانی فراخوانده نشد
[ترجمه ترگمان]ادی به وسیله یک اراده انسانی به آن صدا نزده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What was it that had called forth the mental association?
[ترجمه گوگل]چه چیزی باعث تداعی ذهنی شده بود؟
[ترجمه ترگمان]این چه چیزی بود که انجمن روانی را فرا خوانده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He had been a gift to them, Jim said, and his gift had called forth their own.
[ترجمه گوگل]جیم گفت که او هدیه ای برای آنها بود و هدیه او هدیه آنها را فراخوانده بود
[ترجمه ترگمان]جیم گفت که هدیه ای است که به آن ها داده و استعدادش را خودشان گذاشته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But how was the demand to call forth the supply?
[ترجمه گوگل]اما تقاضا برای تقاضای عرضه چگونه بود؟
[ترجمه ترگمان]اما تقاضا برای عرضه این منبع چطور بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• elicit, evoke, cause to occur

پیشنهاد کاربران

To evoke, summon, or bring something into action or existence.
✍️ فراخواندن / برانگیختن: به عمل آوردن یا به وجود آوردن چیزی.
👇مترادف؛
Summon
Evoke
Bring About
👇مثال؛
The speech was so powerful that it called forth a standing ovation from the audience.
...
[مشاهده متن کامل]

The ancient ritual was believed to call forth the spirits of the ancestors.
His bravery in the face of danger called forth admiration from everyone present.

باعث شدن
برانگیختن
فراخواندن

بپرس