سر زدن - مراجعه کردن
He calls at every house in this street once a month
او ماهی یکبار به هر خانه ای توی این خیابان سر میزنه
او ماهی یکبار به هر خانه ای توی این خیابان سر میزنه
سرزدن
توقف کوتاه کردن
توقف کوتاه کردن
توقف کوتاه در وسایل حمل و نقل عمومی
توقف خیلی کوتاه برای پیاده یا سوار شدن مسافران در قطار
This train calls at felan ja and felan ja. . . .
It's calling at crew.
سر زدن
ملاقات کوتاه در جایی