call at

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
مراجعه کردن به / حضور یافتن در / توقف داشتن در ( برای دیدار رسمی )
در زبان محاوره ای:
رفت سر زد، رفت ملاقات، رفت توضیح بخواد
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( دیپلماتیک – رسمی ) :
در زمینه ی روابط بین الملل، به معنای مراجعه یا حضور رسمی نماینده ی یک کشور در نهاد دولتی کشور دیگر برای مذاکره، اعتراض، یا درخواست توضیح
مثال: The Ottoman ambassador called at the Foreign Office to ask for an explanation.
سفیر عثمانی به وزارت خارجه مراجعه کرد تا توضیح بخواد.
2. ( اداری – تاریخی ) :
در متون تاریخی، برای اشاره به دیدار رسمی یا حضور در نهاد دولتی جهت پیگیری موضوعات حساس
مثال: He called at the ministry to deliver a formal protest.
برای ارائه ی اعتراض رسمی به وزارتخانه مراجعه کرد.
3. ( محاوره ای – محترمانه ) :
در زبان رسمی، �call at� گاهی به معنای �سر زدن� یا �ملاقات محترمانه� هم به کار می ره
مثال: She called at the embassy to renew her visa.
برای تمدید ویزا به سفارت سر زد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
visit – attend – report to – appear at – present oneself – make a formal call

سر زدن - مراجعه کردن
He calls at every house in this street once a month
او ماهی یکبار به هر خانه ای توی این خیابان سر میزنه
سرزدن
توقف کوتاه کردن
make a break stop on public transport
توقف کوتاه در وسایل حمل و نقل عمومی
توقف خیلی کوتاه برای پیاده یا سوار شدن مسافران در قطار
This train calls at felan ja and felan ja. . . .
It's calling at crew.
سر زدن
. . . We can't CALL AT his home tonight
ملاقات کوتاه در جایی