calisthenics

/ˌkæləsˈθenɪks//ˌkælɪsˈθenɪks/

معنی: ورزشهای سبک بدون وسیله، ورزشهای سوئدی
معانی دیگر: (ورزش هایی که نیاز به ابزار ندارند مانند نرمش و شنای روی زمین) ورزش های سوئدی، ورزش سبک

بررسی کلمه

اسم جمع ( plural noun )
مشتقات: calisthenic (adj.)
(1) تعریف: exercises to promote strength and flexibility, done without special equipment.

- The army recruits spent their morning doing calisthenics and running.
[ترجمه گوگل] سربازان استخدام شده صبح خود را با ورزش و دویدن سپری کردند
[ترجمه ترگمان] سربازان ارتش صبح روز خود را صرف انجام کاره ای ورزشی و ورزش می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (used with a sing. verb) the art or practice of doing such exercises.

جمله های نمونه

1. he reduced his weight by calisthenics and wrestling
با ورزش های سبک و کشتی وزن خود را کم کرد.

2. Patients did calisthenics, practiced with their wheelchairs and crutches, walked, swam, and received massages.
[ترجمه گوگل]بیماران تمرینات ورزشی انجام می دادند، با ویلچر و عصا تمرین می کردند، راه می رفتند، شنا می کردند و ماساژ دریافت می کردند
[ترجمه ترگمان]بیماران calisthenics انجام می دادند، با صندلی چرخدار و زیر بغل خود تمرین می کردند، راه می رفتند، شنا می کردند، شنا می کردند و ماساژ دریافت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I will do five minutes of calisthenics daily.
[ترجمه گوگل]من روزانه پنج دقیقه تمرین ورزشی انجام خواهم داد
[ترجمه ترگمان]من هر روز پنج دقیقه از این کار را انجام خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Several different calisthenics were illustrated in the video.
[ترجمه گوگل]چندین کالیستنیک مختلف در این ویدئو نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]چندین calisthenics مختلف در این ویدیو نشان داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I watched a group calisthenics performance put on by middle school students just now.
[ترجمه گوگل]من همین الان یک اجرای کلاسیک گروهی که توسط دانش آموزان دبیرستانی اجرا شد را تماشا کردم
[ترجمه ترگمان]من شاهد اجرای گروهی از دانشجویان بودم که در حال حاضر توسط دانش آموزان متوسطه مشغول به کار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then adults started using them for calisthenics.
[ترجمه گوگل]سپس بزرگسالان شروع به استفاده از آنها برای کالیستنیکی کردند
[ترجمه ترگمان]سپس بزرگسالان شروع به استفاده از آن ها برای calisthenics کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Recess calisthenics are helpful to those students who always sit and study all day long.
[ترجمه گوگل]کالستنیک استراحت برای آن دسته از دانش آموزانی که همیشه در تمام طول روز می نشینند و مطالعه می کنند مفید است
[ترجمه ترگمان]مصوبات دیت با آن دسته از دانش آموزانی که در تمام طول روز به مطالعه و مطالعه می پردازند، کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The quality of calisthenics teacher plays an important role in the course of calisthenics teaching.
[ترجمه گوگل]کیفیت مدرس کالیستنیک نقش مهمی در دوره آموزش کالیستنیک دارد
[ترجمه ترگمان]کیفیت معلم calisthenics نقش مهمی در دوره تدریس calisthenics ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Calisthenics is recommended to relax the muscles before a run.
[ترجمه گوگل]Calisthenics برای شل کردن عضلات قبل از دویدن توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]توصیه می شود که ماهیچه پیش از دویدن ماهیچه را آرام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. During training, calisthenics are done to a four - count.
[ترجمه گوگل]در طول تمرین، کالیستنیکس تا چهار عدد انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در طی دوره آموزشی، calisthenics به چهار نفر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The aim of calisthenics is for health but unworthy getting injured as improper sports methods.
[ترجمه گوگل]هدف ورزش کالیستنیکس سلامتی اما آسیب دیدگی ناشایست به عنوان روش های ورزشی نامناسب است
[ترجمه ترگمان]هدف of این است که سلامتی به عنوان روش های نامناسب ورزشی آسیب ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Calisthenics is recommended for general good health.
[ترجمه گوگل]Calisthenics برای سلامت عمومی توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]calisthenics برای سلامت عمومی عمومی توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If I keep calisthenics every day will I be in perfect shape?
[ترجمه گوگل]اگر من هر روز کالیستنیک را حفظ کنم، در فرم کامل خواهم بود؟
[ترجمه ترگمان]اگه هر روز ورزشی رو نگه دارم به صورت کامل میتونم باشم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I like to do calisthenics.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم کالیستیک انجام دهم
[ترجمه ترگمان]من ورزش ورزش های رزمی را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزشهای سبک بدون وسیله (اسم)
calisthenics

ورزشهای سوئدی (اسم)
calisthenics

انگلیسی به انگلیسی

• body strengthening exercises

پیشنهاد کاربران

ورزش کلیستنیکس
نرمش. حرکات نرمشی. ورزشهای سبک
مثال:
He reduced his weight by calisthenics and wrestling.
او وزنش را با نرمش{ و ورزشهای سبک} و کشتی کم کرد.
زیبای منحصر به فرد باورزن بدن💪💪👌👌💯
[plural] : physical exercises that are done without special equipment
The players warmed up for the game by doing calisthenics.
ورزش
ورزش سبک
نرمش
ورزش بدون وزنه

بپرس