caliper

/ˈkæləpər//ˈkælɪpə/

معنی: گاز انبر، کولیس
معانی دیگر: (معمولا جمع) کولیس، پرگاره، قطرسنج، پرازه سنج، زینه سنج (calliper هم می نویسند)، رجوع شود به: caliper rule، (کاغذ و مقوا و غیره) ضخامت، کلفتی، ستبرایی (که بر حسب mils محاسبه می شود)، نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یاقطر اجسام بکار میرود، فندق شکن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (usu. pl.) an instrument usu. having two hinged, curved legs and used to measure inner or outer dimensions, thicknesses, and distances between surfaces.

- The personal trainer used calipers to measure his clients' body fat.
[ترجمه گوگل] این مربی شخصی برای اندازه گیری چربی بدن مشتریانش از کولیس استفاده کرد
[ترجمه ترگمان] مربی شخصی از calipers برای اندازه گیری چربی بدن مشتریانش استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a similar instrument with one fixed jaw and one sliding jaw.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: calipers, callipers, calipering, callipering, calipered, callipered
• : تعریف: to measure using calipers.

جمله های نمونه

1. bent caliper
پرگار خمیده (قوسی)

2. vernier caliper
کولیس ورنیه

3. The front brakes have three-pot calipers, while there's a two-pot caliper at the back.
[ترجمه گوگل]ترمزهای جلو دارای کالیپرهای سه گلدانی هستند، در حالی که یک کالیپر دو گلدانی در عقب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]ترمزهای جلویی یک کولیس three هستند، در حالی که a دو - در پشت آن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Methods: To measure the diameter by using vernier caliper and analyze them by statistics.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: اندازه‌گیری قطر با استفاده از کولیس ورنیه و تجزیه و تحلیل آن‌ها توسط آمار
[ترجمه ترگمان]روش ها: اندازه گیری قطر با استفاده از caliper vernier و تجزیه و تحلیل آن ها به وسیله آمار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Excuse me. I want to use our vernier caliper, the one you borrowed time! Thank you!
[ترجمه گوگل]ببخشید من می خواهم از کولیس ورنیه خود استفاده کنم، همانی که شما زمان قرض گرفتید! متشکرم!
[ترجمه ترگمان] معذرت می خوام من می خوام از vernier our استفاده کنم، همونی که زمان رو قرض گرفتی! ممنون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A slidable caliper head is additionally arranged on the scribing feet combined with the fixed plate, and the caliper head is provided with an adjustable scribing needle.
[ترجمه گوگل]یک سر کولیس قابل لغزش علاوه بر این روی پایه های خط کشی همراه با صفحه ثابت قرار گرفته است و سر کولیس با یک سوزن خط کش قابل تنظیم ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]A slidable بر روی پاهای scribing قرار دارد که با صفحه ثابت به هم متصل شده اند و سر caliper با سوزن scribing قابل تنظیم مجهز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Digital vernier caliper is composed of capacitance grid transducer, Liquid Crystal Display and corresponding testing circuit.
[ترجمه گوگل]کولیس دیجیتال ورنیر از مبدل شبکه خازنی، نمایشگر کریستال مایع و مدار تست مربوطه تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]کولیس vernier دیجیتال از مبدل های ریز شبکه، مبدل حرارتی مایع، و مدار تست مربوطه تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Be familiar with using measure equipment: caliper, height gauge, etc.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تجهیزات اندازه گیری: کولیس، ارتفاع سنج و غیره آشنا باشید
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از تجهیزات اندازه گیری، caliper، اندازه گیری ارتفاع و غیره آشنا باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Install rotor, caliper, and wheel and tire assembly, then adjust parking brake shoes.
[ترجمه گوگل]روتور، کالیپر، و مجموعه چرخ و لاستیک را نصب کنید، سپس کفش های ترمز دستی را تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]روتور، caliper، چرخ و مونتاژ تایر را نصب کنید و سپس کفش های ترمز را تنظیم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This optimal design's object is caliper disc brake.
[ترجمه مهدی شیوا] این شیء طراحی مطلوب ترمز دیسک کلیپر است
|
[ترجمه گوگل]هدف این طراحی بهینه ترمز دیسکی کالیپر است
[ترجمه ترگمان]این شی طراحی بهینه brake دیسک caliper می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The invention discloses a caliper brake for a bicycle. The caliper brake comprises a left brake fork, a right brake fork, a penetrating shaft and a return spring.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک ترمز کالیپر برای دوچرخه را نشان می دهد ترمز کالیپر شامل یک چنگال ترمز چپ، یک چنگال ترمز راست، یک شفت نفوذی و یک فنر برگشتی است
[ترجمه ترگمان]اختراع این اختراع a را برای یک دوچرخه فاش می کند این دسته از caliper شامل یک چنگال ترمز دستی، یک چنگال ترمز صحیح، یک شفت نفوذ و چشمه بازگشتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Check each crimp ring with the caliper gauge after completion.
[ترجمه گوگل]پس از اتمام، هر حلقه چین را با گیج کولیس بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]هر حلقه crimp را با ابزار caliper بعد از اتمام بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods: To measure the internal diameter by vernier caliper, and observe it by morphology.
[ترجمه گوگل]روش‌ها: اندازه‌گیری قطر داخلی با کولیس ورنیه و مشاهده آن از طریق مورفولوژی
[ترجمه ترگمان]روش ها: اندازه گیری قطر داخلی توسط vernier caliper و مشاهده آن به وسیله مورفولوژی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The single - piston floating - caliper disc brake is self - centering and self - adjusting.
[ترجمه گوگل]ترمز دیسکی کالیپر شناور تک پیستونی به صورت خود مرکزی و خود تنظیم می باشد
[ترجمه ترگمان]استفاده از تک پیستون تک piston در این caliper، خود محوری و خود تنظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The height vernier caliper is widely used for height measurement, scribing, etc. in machining operation.
[ترجمه گوگل]کولیس ارتفاعی ورنیه به طور گسترده برای اندازه گیری ارتفاع، خط کشی و در عملیات ماشینکاری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این caliper به طور گسترده برای اندازه گیری ارتفاع، scribing و غیره مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گاز انبر (اسم)
pincer, bender, caliper, pincher

کولیس (اسم)
caliper, monkey wrench

تخصصی

[عمران و معماری] اندازه گیر
[مهندسی گاز] کولیس اندازه گیر، پرگارآهنی
[ریاضیات] پرگار، پرگار قطرسنج، اندازه گیر
[نفت] اندازه ی قطر

انگلیسی به انگلیسی

• instrument that measures thickness or diameter; metal brace (for a deformed leg); thickness, depth; part of the brake system in an automobile
measure thickness or diameter using calipers

پیشنهاد کاربران

کالیپر جزو سیستم ترمز دیسکی وسیله نقلیه است که فشار هیدرولیک را به نیروی مکانیکی تبدیل می کند تا خودرو را کند یا متوقف کند. کالیپر که ترمز لنت و پیستون ترمز ماشین شما را در خود جای می دهد، روی روتور ترمز قرار می گیرد و هنگام ترمزگیری با لنت های ترمز اصطکاک ایجاد می کند.
[مکانیک خودرو]
کالیپر ترمز دیسکی ( همون پنچه ای که دیسک رو میگیره )
caliper
کالیپر ( ترمز ماشین )
کولیس
Vernier caliper هم میگن

بپرس