1. The data were then aggregated for the calendar year 199
[ترجمه گوگل]سپس داده ها برای سال تقویمی 199 جمع آوری شدند
[ترجمه ترگمان]پس از آن داده ها برای سال ۱۹۹ با هم جمع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If adopted, it would apply to calendar year 1993 statements.
[ترجمه گوگل]در صورت تصویب، برای بیانیه های سال تقویم 1993 اعمال خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در صورت پذیرفته شدن، در سال ۱۹۹۳ به اجرا در خواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In calendar year 199 the Cfund returned 2 85 percent.
[ترجمه گوگل]در سال تقویمی 199، C Fund 285 درصد بازده داشت
[ترجمه ترگمان]در سال تقویمی، ۱۹۹ \"Cfund\" به میزان ۲ و ۸۵ درصد پاسخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our calendar year is based on the solar year - the number of days the earth takes to travel round the sun.
[ترجمه گوگل]سال تقویمی ما بر اساس سال شمسی است - تعداد روزهایی که زمین طول می کشد تا دور خورشید حرکت کند
[ترجمه ترگمان]سال تقویم ما براساس سال شمسی است - تعداد روزهایی که زمین به دور خورشید سفر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A maintenance contract covering the calendar year 1991 was not issued under invoice until April 199
[ترجمه گوگل]قرارداد تعمیر و نگهداری مربوط به سال تقویمی 1991 تا آوریل 199 تحت فاکتور صادر نشده است
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد نگهداری که تقویم سال ۱۹۹۱ را پوشش می دهد، تا ۱۹۹ آوریل زیر فاکتور صادر نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We call this a calendar year.
[ترجمه گوگل]ما این را سال تقویمی می نامیم
[ترجمه ترگمان]ما این را یک سال تقویم می نامیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Despite its name it is not a calendar year or, necessarily[Sentence dictionary], a period of 12 months.
[ترجمه گوگل]علیرغم نام آن، یک سال تقویمی یا لزوماً [فرهنگ جملهای]، یک دوره 12 ماهه نیست
[ترجمه ترگمان]با وجود این نام یک سال تقویمی و یا لزوما یک دوره ۱۲ ماهه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But since then our calendar year has been the same as the solar year.
[ترجمه گوگل]اما از آن به بعد سال تقویم ما با سال شمسی یکی شد
[ترجمه ترگمان]اما از آن زمان، سال تقویمی هم مانند سال شمسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The maximum suspension period cannot exceed one calendar year.
[ترجمه گوگل]حداکثر مدت تعلیق نمی تواند بیش از یک سال تقویمی باشد
[ترجمه ترگمان]حداکثر دوره تعلیق نمی تواند از یک سال تقویمی تجاوز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Serve a term one calendar year which is renewable upon the approval of the Church Board.
[ترجمه گوگل]خدمت یک دوره یک سال تقویمی که با تایید هیئت کلیسا قابل تمدید است
[ترجمه ترگمان]یک دوره یک تقویم را در نظر بگیرید که به تایید هیات کلیسا قابل تجدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. If the symptom is present, please indicate calendar year of onset?
[ترجمه گوگل]اگر علامت وجود دارد، لطفاً سال شروع شروع را ذکر کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر علامت وجود دارد، لطفا سال تقویمی از آغاز تقویم را مشخص کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. How much is the recruIt'students mark of calendar year?
[ترجمه گوگل]نمره استخدامی دانشجویان در سال تقویم چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]نمره دانش آموزان سال گذشته چقدر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The fiscal year is the calendar year.
14. This file is calendar year, National Computer Grade 4 examination papers.
[ترجمه گوگل]این فایل مربوط به سال تقویم، برگه های امتحانی ملی کامپیوتر پایه 4 می باشد
[ترجمه ترگمان]این پرونده در سال تقویمی، سال تقویمی، شماره ۴ بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Fast forward one calendar year, and it's a different story.
[ترجمه گوگل]یک سال تقویمی سریع به جلو بروید، و داستان متفاوت است
[ترجمه ترگمان]یک سال تقویمی به جلو پیش می رود و داستان دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید