calculable

/ˈkælkjʊləbl̩//ˈkælkjʊləbl̩/

معنی: قابل اعتماد، حساب کردنی، براورد کردنی
معانی دیگر: محاسبه پذیر، حساب شدنی، برشمردنی، قابل پیش بینی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: calculably (adv.), calculability (n.)
• : تعریف: able to be determined by a process of calculation.
متضاد: incalculable

- The exact number of stars in the galaxy is not calculable at this point.
[ترجمه گوگل] تعداد دقیق ستاره های کهکشان در این نقطه قابل محاسبه نیست
[ترجمه ترگمان] تعداد دقیق ستارگان در این کهکشان قابل محاسبه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. There is a vast range of mathematically calculable improbabilities way outside the range of the spotlight.
[ترجمه گوگل]طیف وسیعی از غیر احتمالات قابل محاسبه ریاضی خارج از محدوده کانون توجه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دامنه وسیعی از زمینه های ریاضی calculable را در خارج از محدوده مرکز توجه قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Each decision involves a calculable opportunity cost of not having opted for something else.
[ترجمه گوگل]هر تصمیم مستلزم یک هزینه فرصت قابل محاسبه برای انتخاب نکردن چیز دیگری است
[ترجمه ترگمان]هر تصمیم شامل یک هزینه فرصت calculable برای عدم پذیرش چیز دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fact, the market is not calculable. All you can do is to give your best and see.
[ترجمه گوگل]در واقع، بازار قابل محاسبه نیست تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که بهترین تلاش خود را بکنید و ببینید
[ترجمه ترگمان]واقعیت این است که بازار قابل محاسبه نیست تنها کاری که می توانید انجام دهید این است که به بهترین و بهترین نتیجه خود را بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some of the consequences of this failure are calculable and some are not.
[ترجمه گوگل]برخی از پیامدهای این شکست قابل محاسبه و برخی غیر قابل محاسبه است
[ترجمه ترگمان]برخی از عواقب این شکست قابل محاسبه است و برخی از آن ها نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Ome of the consequences of this failure are calculable and some are not.
[ترجمه گوگل]برخی از پیامدهای این شکست قابل محاسبه و برخی غیر قابل محاسبه است
[ترجمه ترگمان]نتایج این شکست قابل محاسبه است و برخی از آن ها نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Its inputs might be calculable in string theory.
[ترجمه گوگل]ورودی های آن ممکن است در نظریه ریسمان قابل محاسبه باشد
[ترجمه ترگمان]ورودی های آن ممکن است قابل محاسبه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I am also concerned with the scarcely calculable surcharge which may be imposed on us when the moment next arrives for life and history to demand their due.
[ترجمه گوگل]من همچنین نگران هزینه اضافی غیرقابل محاسبه ای هستم که ممکن است در زمان فرا رسیدن لحظه بعدی برای زندگی و تاریخ به ما تحمیل شود تا حق خود را مطالبه کند
[ترجمه ترگمان]من هم به the calculable که ممکن است برای ما تحمیل شود نگران هستم که لحظه ای بعد نوبت به زندگی و تاریخ برسد و تقاضای آن ها را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This one is calculable by the Bohr model because lithium 2plus is a one electron system.
[ترجمه گوگل]این یکی با مدل بور قابل محاسبه است زیرا لیتیوم 2 پلاس یک سیستم تک الکترونی است
[ترجمه ترگمان]این مورد قابل محاسبه از مدل بوهر است چون لیتیوم ۲ به اضافه یک سیستم الکترونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Calculable" means that the object can set up a mathematics model and be calculated depending on the existing calculating capability.
[ترجمه گوگل]"قابل محاسبه" به این معنی است که شی می تواند یک مدل ریاضی تنظیم کند و بسته به قابلیت محاسبه موجود محاسبه شود
[ترجمه ترگمان]\" به این معنی است که شی می تواند یک مدل ریاضی بسازد و بسته به قابلیت محاسبه موجود محاسبه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Printing jobs get more predictable and calculable as well.
[ترجمه گوگل]کارهای چاپی نیز قابل پیش بینی تر و قابل محاسبه تر می شوند
[ترجمه ترگمان]مشاغل چاپ قابل پیش بینی و قابل محاسبه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. General conditions of supersymmetry breaking for calculable theories are discussed, with emphasize on relation between supersymmetry and R-symmetry.
[ترجمه گوگل]شرایط عمومی شکست ابرتقارن برای تئوری های قابل محاسبه با تاکید بر رابطه بین ابرتقارن و تقارن R مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]شرایط عمومی شکست supersymmetry برای calculable تیوری، با تاکید بر رابطه بین supersymmetry و R - تقارن مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So time is lost, matters which are calculable are left to chance, and many are wasted.
[ترجمه گوگل]بنابراین زمان از دست می رود، مسائلی که قابل محاسبه هستند به شانس واگذار می شوند و بسیاری از آنها تلف می شوند
[ترجمه ترگمان]بنابراین زمان از دست می رود، موضوعاتی که قابل محاسبه نیستند و بسیاری از آن ها هدر می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As for the conversion of mass into energy, this does affect stars in a calculable fashion.
[ترجمه گوگل]در مورد تبدیل جرم به انرژی، این امر به شکلی قابل محاسبه بر ستارگان تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]در مورد تبدیل جرم به انرژی، این امر بر ستاره ها در یک روش قابل محاسبه تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One has a small number of easily measurable variables and a small number of easily calculable laws.
[ترجمه گوگل]یکی دارای تعداد کمی متغیر به راحتی قابل اندازه گیری و تعداد کمی از قوانین به راحتی قابل محاسبه است
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها تعداد کمی از متغیرهای قابل اندازه گیری و تعداد کمی از قوانین قابل محاسبه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Because tasks in organisations are almost always interdependent, it is essential that personnel act in a calculable and predictable manner.
[ترجمه گوگل]از آنجا که وظایف در سازمان ها تقریباً همیشه به یکدیگر وابسته هستند، ضروری است که پرسنل به روشی قابل محاسبه و پیش بینی عمل کنند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که وظایف در سازمان ها تقریبا همیشه وابسته به هم هستند، ضروری است که پرسنل به روش قابل محاسبه و قابل پیش بینی عمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل اعتماد (صفت)
authentic, reliable, trustworthy, trusty, dependable, trig, calculable

حساب کردنی (صفت)
calculable

براورد کردنی (صفت)
calculable

تخصصی

[ریاضیات] محاسبه پذیر، قابل محاسبه

انگلیسی به انگلیسی

• can be calculated

پیشنهاد کاربران

✅ واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : calcul/able ✅ تلفظ واژه: kal - KŪ - le - bel ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: قابل محاسبه و برآورد ✅ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پیشوند یا پسوند ) در پزشکی : -
✅ توضیح و تفسیر انگلیسی: that can be computed
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : calculate
✅️ اسم ( noun ) : calculation / calculator / calculus
✅️ صفت ( adjective ) : calculable / calculated / calculating
✅️ قید ( adverb ) : calculatedly
۱. حساب کردنی، شمارپذیر، برآوردکردنی، قابل اندازه گیری، قابل محاسبه
۲. قابل اطمینان، باورکردنی، باورپذیر

بپرس