1. caged storageانبار محصور،محوطه ی نرده دار برای انبار کردن2. to release a caged birdپرنده ی در قفس را آزاد کردن3. she sang like a caged birdهمچون پرنده ای در قفس آواز می خواند.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند: ✅ فعل ( verb ) : cage✅️ اسم ( noun ) : cage✅️ صفت ( adjective ) : caged✅️ قید ( adverb ) : _در اسارتدر قفس قرار گرفته، زندانی شدهقفس ، زندان ، اسارتگاه+ عکس و لینک