caged

جمله های نمونه

1. caged storage
انبار محصور،محوطه ی نرده دار برای انبار کردن

2. to release a caged bird
پرنده ی در قفس را آزاد کردن

3. she sang like a caged bird
همچون پرنده ای در قفس آواز می خواند.

انگلیسی به انگلیسی

• a caged bird or animal is inside a cage.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : cage
✅️ اسم ( noun ) : cage
✅️ صفت ( adjective ) : caged
✅️ قید ( adverb ) : _
در اسارت
در قفس قرار گرفته، زندانی شده
قفس ، زندان ، اسارتگاه

بپرس