caddy

/ˈkædi//ˈkædi/

معنی: شبح، پیشخدمت، لو لو، توپ تنیس، چای دان، دانش اموز دانشکده افسری، پسر کهتر
معانی دیگر: ظرف چای، رجوع شود به: caddie

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: caddies
• : تعریف: a small box or similar container, as for tea or pencils.
اسم ( noun )
حالات: caddies
• : تعریف: variant of caddie.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: caddies, caddying, caddied
• : تعریف: to work as a caddie.

جمله های نمونه

1. You get to watch Emil Franzi caddy for County Manager Chuck Huckleberry in the Pro - Am.
[ترجمه گوگل]می‌توانید امیل فرانزی را برای مدیر کانتی چاک هاکلبری در Pro - Am تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]باید مواظب امیل Franzi، مدیر بخش کانتی، چاک هاکلبری در پرو - هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He had an attentive caddy who held the brilliantly segmented umbrella over him between shots.
[ترجمه گوگل]او یک کادوی حواس‌پرت داشت که بین ضربات چتر تقسیم‌بندی شده را بالای سرش نگه می‌داشت
[ترجمه ترگمان]او کسی را داشت که چتر درخشان و درخشانی را که بین تیر و گلوله قرار داده بود، به دست گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Vacation time Francis arranged for him to caddy at the Lyford Cay club to keep him out of trouble.
[ترجمه گوگل]زمان تعطیلات فرانسیس ترتیب داده بود که او در باشگاه لیفورد کی به اردو برود تا او را از دردسر دور نگه دارد
[ترجمه ترگمان]پس از گذراندن تعطیلات، فرانسیس کار خود را برای او ترتیب داد و به \"موشا کی\" رفت تا او را از دردسر دور نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tea caddy is on the kitchen table.
[ترجمه گوگل]جعبه چای روی میز آشپزخانه است
[ترجمه ترگمان]کادیلاک روی میز آشپزخانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tea caddy was empty too.
[ترجمه گوگل]جعبه چای هم خالی بود
[ترجمه ترگمان]فنجان چای نیز خالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Golf Play, Buggy, Caddy Service, Maintenabce, Cleaning, Facility Use and insurance.
[ترجمه گوگل]گلف بازی، کالسکه، سرویس Caddy، Maintenabce، تمیز کردن، استفاده از تسهیلات و بیمه
[ترجمه ترگمان]بازی گلف، buggy، سرویس Caddy، تمیز کردن، تمیز کردن، استفاده از تسهیلات و بیمه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Caddy: Yes sir, you bought a new golf bag.
[ترجمه گوگل]کدی: بله قربان، شما یک کیسه گلف جدید خریدید
[ترجمه ترگمان] بله قربان، یه کیسه گلف جدید خریدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I'm very glad to be your caddy.
[ترجمه گوگل]من خیلی خوشحالم که خدمتکار شما هستم
[ترجمه ترگمان]خیلی خوشحالم که کادیلاک شما هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fatty's shop is on 275 Duo Jia Lu, caddy - corner from the main market.
[ترجمه گوگل]فروشگاه Fatty در 275 Duo Jia Lu، Caddy - گوشه ای از بازار اصلی است
[ترجمه ترگمان]\"Fatty\"، \"Lu\"، در گوشه دیگر از بازار اصلی، در حدود ۲۷۵ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An 18th Century tea caddy or canister decorated with "Famille Rose" enamels in European taste.
[ترجمه گوگل]کیسه یا قوطی چای قرن هجدهم که با لعاب های "Famille Rose" در طعم اروپایی تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]An یا canister در قرن ۱۸ با \"رز Rose\" و enamels اروپایی تزیین شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Unlimited green fee + 1 to 1 caddy + Friday Night Room Charge Waived!
[ترجمه گوگل]هزینه سبز نامحدود + 1 تا 1 کادوی + هزینه اتاق جمعه شب لغو شد!
[ترجمه ترگمان]هزینه سبز نامحدود + ۱ تا ۱ caddy caddy + شب جمعه waived Charge!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This time, before payment of the price, Caddy had its chemists checked the apple juice concentrate.
[ترجمه گوگل]این بار، قبل از پرداخت قیمت، Caddy از شیمیدانش خواست که کنسانتره آب سیب را بررسی کنند
[ترجمه ترگمان]این بار، قبل از پرداخت قیمت، Caddy had آن را بررسی کردند و عصاره سیب را بررسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Caddy protested at Pearl's demand at first.
[ترجمه گوگل]کدی در ابتدا به درخواست پرل اعتراض کرد
[ترجمه ترگمان]Caddy در ابتدا به درخواست پرل اعتراض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two greens again, ask your caddy for yardage.
[ترجمه گوگل]دوباره دو تا سبزه، از کیدی خود بخواهید که یاردی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]دو بار دیگر، از چوب گلف خود برای yardage سوال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Compare with this photograph, caddy on sale goes situation also be to go up stage by stage raise, although rare day price, but still have window.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با این عکس، جعبه در فروش می رود وضعیت نیز می شود تا مرحله به مرحله افزایش، اگر چه قیمت روز نادر، اما هنوز هم پنجره
[ترجمه ترگمان]این عکس را با این عکس مقایسه کنید، قرار گرفتن در مورد فروش نیز باید با افزایش مرحله به مرحله افزایش پیدا کند، اگرچه قیمت روز نادر است، اما هنوز پنجره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شبح (اسم)
apparition, target, phantom, ghost, silhouette, specter, sprite, spook, caddy, simulacrum, eidolon, spectrum, fantom, phantasm, phantasma, umbra, wraith

پیشخدمت (اسم)
servant, bellboy, waiter, office boy, pursuivant, caddie, caddy

لو لو (اسم)
fright, bogy, bogeyman, caddy, boggle, bugbear, scarecrow, bogle, bugaboo, hobgoblin, golliwog, gollywog, golliwogg

توپ تنیس (اسم)
caddie, caddy

چای دان (اسم)
caddie, caddy, canister

دانش اموز دانشکده افسری (اسم)
caddie, caddy

پسر کهتر (اسم)
caddie, caddy

انگلیسی به انگلیسی

• lidded can or box for storing tea; one who carries golf clubs; drawer for compact discs in a cd-rom drive (computers)
carry golf clubs

پیشنهاد کاربران

همراه کسی که گلف بازی میکنه ، کمک کننده، وسایل را جابجا میکنه
( گلف ) ۱. کوله کش
۲. وسایلِ بازی را حمل کردن، کوله کشی کردن

بپرس