cackle

/ˈkækl̩//ˈkækl̩/

معنی: هرزه درایی، غدغد، وراجی، صدای مرغ در حالت تخم گذاری، قات قات کردن
معانی دیگر: صدای مرغ در آوردن، قدقد کردن، قیق کردن، قه قه خندیدن، قهقهه زدن، (مثل مرغ کرچ) قات قات کردن، بلند بلند حرف زدن، قاه قاه، حرف مفت، چرند، شلمک، صدای مره درحالت تخم گذاری، غدغد مثل غاز

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cackles, cackling, cackled
(1) تعریف: to make the sharp, broken cry of a hen.
مشابه: gabble

- The chickens are cackling out in the yard.
[ترجمه گوگل] جوجه ها در حیاط غر می زنند
[ترجمه ترگمان] جوجه ها در حیاط قد بلند می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to laugh or speak with such a sound.
مشابه: gabble

- The witch cackled as she contemplated her evil spell.
[ترجمه گوگل] جادوگر در حالی که به طلسم شیطانی خود فکر می کرد غرغر کرد
[ترجمه ترگمان] ساحره در حالی که طلسم شیطانی او را تماشا می کرد، به خنده افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to laugh or utter in cackles.

- She cackled her words of contempt.
[ترجمه شهرزاد] سخنان تحقیرامیزش را با قهقه سرداد
|
[ترجمه گوگل] او کلمات تحقیرآمیز خود را به زبان آورد
[ترجمه ترگمان] سخنان او را تحقیر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: cackler (n.)
(1) تعریف: the shrill, clucking noise that a hen makes, esp. after laying an egg.
مشابه: gabble

- We had heard the cackle of the hen and expected to find an egg.
[ترجمه گوگل] صدای غلغلک مرغ را شنیده بودیم و انتظار داشتیم یک تخم مرغ پیدا کنیم
[ترجمه ترگمان] صدای cackle مرغ را شنیده بودیم و انتظار داشتیم که یک تخم پیدا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: sharp, broken laughter.
مشابه: gabble

جمله های نمونه

1. hens that lay eggs cackle
مرغ هایی که تخم می گذارند قدقد می کنند.

2. Never cackle till your egg is laid.
[ترجمه گوگل]هرگز تا زمانی که تخم شما گذاشته نشده است غرغر نکنید
[ترجمه ترگمان]دی گه این قدر وراجی نکن که تخم your
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The old woman gave a cackle of laughter.
[ترجمه گوگل]پیرزن قهقهه ای از خنده زد
[ترجمه ترگمان]پیرزن خنده ای سر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The young girl gave a cackle of laughter.
[ترجمه گوگل]دختر جوان قهقهه ای از خنده زد
[ترجمه ترگمان]دختر جوان خنده بلندی سر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He let out a brief cackle.
[ترجمه گوگل]قهقهه کوتاهی زد
[ترجمه ترگمان]خنده ای کوتاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I fell asleep . . . . cackle cackle - I dropped off.
[ترجمه گوگل]خوابم برد cackle cackle - پیاده شدم
[ترجمه ترگمان]چرت و پرت چرت زدم و افتادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spider let out a weird high-pitched cackle that scared Miguel.
[ترجمه گوگل]عنکبوت صدای بلند عجیب و غریبی زد که میگل را ترساند
[ترجمه ترگمان]اسپایدرمن رو با صدای بلند عجیبی درآورد که \"میگوئل\" رو ترسونده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How would you put his cackle in print or produce that grin with parentheses and colons?
[ترجمه گوگل]چگونه کاکل او را چاپ می کنید یا آن پوزخند را با پرانتز و دو نقطه نشان می دهید؟
[ترجمه ترگمان]چگونه خنده خود را در چاپ یا تولید آن پوزخند با پرانتز و دونقطه استفاده خواهید کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She is apt to cackle evilly.
[ترجمه گوگل]او مستعد قهقهه زدن شیطانی است
[ترجمه ترگمان]او به شیطانی شیطانی می خندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The manager let us cut the cackle.
[ترجمه گوگل]مدیر به ما اجازه داد کاکل را قطع کنیم
[ترجمه ترگمان]مدیر به ما اجازه داد که شاخ را cut
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cut the cackle! Let's go right away.
[ترجمه گوگل]کاکل را قطع کن! فوراً برویم
[ترجمه ترگمان]حرفش را قطع کن! بیا همین الان راه بیفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chairman cut the cackle and brought his idea up at the meeting.
[ترجمه گوگل]رئیس کاکل را قطع کرد و ایده خود را در جلسه مطرح کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس the را برید و ایده خود را در جلسه مطرح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But he was interrupted by a shrill cackle.
[ترجمه گوگل]اما صدای او با صدای بلندی قطع شد
[ترجمه ترگمان]اما با صدای تیز و تیز حرف او را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هرزه درایی (اسم)
frivolity, palaver, cackle, footle

غدغد (اسم)
cackle

وراجی (اسم)
palaver, chattiness, claver, gabble, prate, cackle, jaw

صدای مرغ در حالت تخم گذاری (اسم)
cackle

قات قات کردن (فعل)
quack, cackle

انگلیسی به انگلیسی

• noise made by a hen; harsh laugh; loud chatter
make a cackling noise (like a hen); laugh harshly; chatter loudly
if you cackle, you laugh in a loud unpleasant way. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. he gave a malicious cackle.

پیشنهاد کاربران

To laugh loudly in a sharp way
قهقهه زدن
🧸 کلماتی کاربردی برای توصیف صدای حیوانات مختلف: 📢
❗️نکته: بعضی صداها در حیوانات مختلف مشترک است. . .
✅ سگ: bark / woof 🐶
✅ سگ ( در حین عصبانیت ) : growl 🐶
✅ توله سگ: yap 🐶
...
[مشاهده متن کامل]

✅ بز یا گوسفند: bleat 🐏
✅ پرنده یا میمون: chatter 🐧 🐒
✅ قورباغه: croak / ribbit 🐸
✅ مار: hiss 🐍
✅ گرگ یا سگ: howl / growl / bay 🐺
✅ گربه: meow / purr 🐈
✅ گاو: moo / low 🐄
✅ خوک: oink / grunt 🐖
✅ فیل: trumpet 🐘
✅ پرنده: chirp / tweet / twitter / sing 🕊
✅ اسب ( شیهه ) : neigh / whinny / nicker 🐎
✅ زنبور: buzz 🐝
✅ مرغ: cluck / cackle 🐔
✅ خروس: cock - a - doodle - doo / crow 🐓
✅ غاز: honk / quack 🪿
✅ اردک: quack 🦆
✅ موش: squeak 🐀
✅ عقاب: screech / scream 🦅
✅ جغد: hoot / screech 🦉
✅ خفاش: screech 🦇
✅ شیر، خرس، ببر: roar 🦁 🐅 🐻
✅ کلاغ: caw 🐦‍⬛️
✅ خر، گورخر، الاغ: bray 🦓
✅ شتر: grunt 🐪
✅ جیرجیرک: chirp / creak 🦗
✅ دلفین: click 🐬
✅ بوقلمون: gobble 🦃
✅ زرافه: bleat 🦒
✅ صدای هر جوجه پرنده: cheep 🐥
✅ شغال: howl
✅ کفتار: laugh / scream
✅ صدای هر حیوانِ نر بزرگ: bellow 🐋
✅ صدای هر حیوانی که از روی خشم باشه: snarl 😾
✅ صدای کشیدن هوا داخل بینی: sniff 😪
✅ صدای بیرون دادن هوا از داخل بینی: snort 😤

۱. [مرغ] قُدقُد؛ [شخص] قاه قاه؛ [سخن] پرت و پلا
۲. [مرغ] قدقد کردن؛ [شخص] قهقه زدن، پرت و پلا گفتن
قدقدیدن

بپرس