cachinnation


معنی: قاه قاه خنده
معانی دیگر: قاه قاه خنده

جمله های نمونه

1. The white wolf cachinnation get up.
[ترجمه گوگل]حشره گرگ سفید بلند می شود
[ترجمه ترگمان]گرگ سفید گرگ بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Qiao son really thinks cachinnation, although she is terrified to horrify this to adopt to spend a thief.
[ترجمه گوگل]پسر کیائو واقعاً فکر می‌کند که کاچین‌سازی است، اگرچه او می‌ترسد که این را وحشتناک کند تا برای خرج کردن یک دزد تصمیم بگیرد
[ترجمه ترگمان]پسر Qiao واقعا به این فکر می کند، هر چند که او از ترس این که مبادا یک دزد را به فرزندخواندگی قبول کند، وحشت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A burst of cachinnation on the classroom, teacher will wrong, simply be game to play bottom go to, also calculate active classroom atmosphere.
[ترجمه گوگل]یک انفجار پنهان در کلاس درس، معلم اشتباه می کند، به سادگی یک بازی برای بازی کردن است، همچنین جو فعال کلاس را محاسبه کنید
[ترجمه ترگمان]یک انفجار of در کلاس درس، معلم اشتباه می کند، به سادگی بازی می کند تا پایین برود و فضای کلاس درس فعال را نیز محاسبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This one view however call in the netizen's cachinnation .
[ترجمه گوگل]با این حال، این یک نما در کشینه سازی کاربران اینترنتی است
[ترجمه ترگمان]با این حال، این یک نما در the netizen است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He ended dialogue with a string of big-hearted cachinnation, to wood bowl boat mountain nearby with swords unsheathed and bows drawn special polices don't put at all in the eye.
[ترجمه گوگل]او گفت‌وگو را با رشته‌ای از قایق‌های کاسه‌ای چوبی در نزدیکی کوه با شمشیرهای بیرون زده و کمان‌هایی که سیاست‌های ویژه‌ای را که اصلاً در چشم نمی‌گذارند، به پایان رساند
[ترجمه ترگمان]او با رشته ای از cachinnation قلبی که با شمشیر کشیده بود و با شمشیرهای برهنه در آن نزدیکی بود به گفتگو خاتمه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The same kind cachinnation:"You went crazy, that was a black goose".
[ترجمه گوگل]همان ژولای مهربان: "دیوانه شدی، آن غاز سیاه بود"
[ترجمه ترگمان]همان گونه که می گفت: \"تو دیوانه شدی، این یک غاز سیاه بود\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If at formerly, she will the cachinnation make a noise, then return to a message past, say that he has what iniquity through.
[ترجمه گوگل]اگر در گذشته، او صدای کشن صدا می کند، سپس به پیام گذشته برمی گردد، می گوید که او چه گناهی دارد
[ترجمه ترگمان]اگر در گذشته، او the را سر و صدا درمی آورد، سپس به پیام گذشته برمی گردد و بگوید که او به چه اندازه شرارت را در اختیار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "Are you his dormitory?"For the puzzling cachinnation, the teacher be also make careless.
[ترجمه گوگل]"آیا تو خوابگاه او هستی؟" برای گیج‌سازی گیج‌کننده، معلم هم بی‌خیال شود
[ترجمه ترگمان]\" تو خوابگاه او هستی؟ برای the گیج کننده، معلم هم بی خیال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kid C:(oneself cachinnation)grow four leg will fight.
[ترجمه گوگل]بچه C: (خود کشین) رشد چهار پا مبارزه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]بچه ج: (خود cachinnation)چهار پا را رشد خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I always put a cachinnation in friend's in front, but in the stranger in front always embarrassed.
[ترجمه گوگل]من همیشه در جلوی دوست یک کش می گذارم، اما در مقابل غریبه همیشه خجالت می کشم
[ترجمه ترگمان]من همیشه یک دوست قدیمی را در خانه دوست دارم، اما در این غریبه همیشه خجالت می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Good boy, have you! "Boxing champion cachinnation get up.
[ترجمه گوگل]"پسر خوب، شما! "قهرمان بوکس cachinnation برخیز
[ترجمه ترگمان]آفرین پسر خوب! \" قهرمان بوکس \" cachinnation بلند شید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Attire oneself well, pretend to meet by coincidence, put the coolest PS, until hear her say:Handsomely of handsome boy. The cachinnation leave.
[ترجمه گوگل]خودتان را خوب بپوشید، وانمود کنید که تصادفاً ملاقات کرده اید، باحال ترین PS را بگذارید، تا زمانی که او را بشنوید که می گوید: خوش تیپ پسری خوش تیپ کشینه ترک
[ترجمه ترگمان]خود را فریب داد و وانمود کرد که تصادفی با هم روبه رو شده است، با حال put، تا آن که صدایش را شنید: handsomely پسر خوش قیافه The از اینجا رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The person more grows up and more make it a rule to suppress heart of true feeling, no longer weep aloud to put a cachinnation, what all just lightly order.
[ترجمه گوگل]شخص بیشتر بزرگ می شود و بیشتر آن را به عنوان یک قاعده برای سرکوب قلب از احساس واقعی، دیگر با صدای بلند گریه نمی کند برای قرار دادن cachinnation، چیزی که همه فقط به آرامی دستور می دهد
[ترجمه ترگمان]انسان بیشتر رشد می کند و بیشتر آن را بر خود تحمیل می کند تا قلب حقیقی خود را سرکوب کند، دیگر با صدای بلند گریه نخواهد کرد، چیزی که همه چیز را به آرامی نظم می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The peony sees with relish, too follow public a mushroom carefree cachinnation.
[ترجمه گوگل]گل صد تومانی با ذوق می بیند
[ترجمه ترگمان]گل peony با لذت می بیند و به دنبال آن یک قارچ به نام carefree cachinnation را دنبال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قاه قاه خنده (اسم)
heehaw, cachinnation, laughter, horse laugh

انگلیسی به انگلیسی

• wild laughter, loud uncontrolled laughter

پیشنهاد کاربران

خنده زیاد یا هیستریک
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس