cachectic

/kəˈkektɪk//kəˈkektɪk/

معنی: نزار، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف
معانی دیگر: نزار، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف

جمله های نمونه

1. There were no significant difference between various etiology CHF groups and between "cachectic" and "noncachectic" groups.
[ترجمه گوگل]تفاوت معنی‌داری بین گروه‌های CHF با علت‌های مختلف و بین گروه‌های "cachectic" و "noncachectic" وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]تفاوت معنی داری بین etiology مختلف CHF و بین گروه های \"cachectic\" و \"noncachectic\" وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. ObjectiveTo establish an experimental cancer cachectic model, and observe the nutritional and hormonal disorders.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد یک مدل آزمایشی کشکتیک سرطان و مشاهده اختلالات تغذیه ای و هورمونی
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo یک مدل آزمایش سرطان را ایجاد کرده و اختلالات تغذیه ای و هورمونی را مشاهده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Previous studies have reported that IL-10 production was significantly elevated in cachectic patients, and it has been confirmed that polymorphisms of the IL-10 gene could influence its expression.
[ترجمه گوگل]مطالعات قبلی گزارش کرده اند که تولید IL-10 به طور قابل توجهی در بیماران کشکتیک افزایش یافته است و تایید شده است که پلی مورفیسم های ژن IL-10 می تواند بر بیان آن تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]مطالعات پیشین نشان داده اند که تولید IL - ۱۰ در بیماران cachectic به میزان قابل توجهی افزایش یافت، و تایید شده است که polymorphisms از ژن IL - ۱۰ می تواند بر بیان آن تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Patients with advanced cancer, AIDS, and some other major chronic progressive diseases may appear cachectic.
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته، ایدز، و برخی دیگر از بیماری‌های مزمن پیشرونده بزرگ ممکن است به نظر بی‌نظمی برسند
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به سرطان پیشرفته، ایدز و برخی بیماری های شدید مزمن دیگر ممکن است cachectic ظاهر شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective: To investigate the expression of ubiquitin-proteasome pathway in skeletal muscle of cachectic mice and the effect of indomethacin(IND) on it.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی بیان مسیر یوبیکوئیتین- پروتئازوم در عضله اسکلتی موش کاشکتیک و تأثیر ایندومتاسین (IND) بر آن
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی بیان مسیر ubiquitin - proteasome در ماهیچه های اسکلتی موش cachectic و اثر of (IND)روی آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If the posterior teeth or dental prostheses are missing, the cheeks may be sunken, producing a prematurely aged or cachectic appearance.
[ترجمه گوگل]اگر دندان‌های خلفی یا پروتزهای دندانی از بین رفته باشند، گونه‌ها ممکن است فرورفته باشند و ظاهری زودرس یا کاکستیک ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]اگر دندان پیشین یا دندان نیش گم شوند، گونه ها ممکن است فرورفته باشند و یک ظاهر زودرس و یا cachectic را تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نزار (صفت)
lean, thin, heartsick, cachectic, meager, peaked

ضعیف البنیه (صفت)
cachectic

مبتلا به سوء هاضمه و ضعف (صفت)
cachectic

انگلیسی به انگلیسی

• lean, haggard, weak (from illness)

پیشنهاد کاربران

cachectic ( پزشکی )
واژه مصوب: نزار
تعریف: ویژگی فردی که دچار نزاری باشد

بپرس