cabochon


جواهری که به صورت کوژ و گنبد مانند تراشیده شده باشد، سبک کوژ تراشی جواهر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a polished gemstone, usu. in the form of a circle or ellipse, without facets.
قید ( adverb )
• : تعریف: in the shape or form of a cabochon.

- We'll cut this moonstone cabochon.
[ترجمه مریم سجادی] ما این سنگ مون استون را بصورت کابوشن تراش می دهیم.
|
[ترجمه گوگل] ما این کابوشون سنگ ماه را می بریم
[ترجمه ترگمان] سنگ ماه رو قطع می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. A sapphire that was cut cabochon.
[ترجمه گوگل]یاقوت کبودی که به شکل کابوچون بریده شده بود
[ترجمه ترگمان] یه یاقوت کبود شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the same register, a table-cut or cabochon stone changes the play of light on the gems, as well as literally offering different facets.
[ترجمه گوگل]در همان رجیستر، یک سنگ تراش میز یا سنگ کابوشون، بازی نور را بر روی جواهرات تغییر می دهد، و همچنین به معنای واقعی کلمه جنبه های مختلفی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]روی همان رجیستر، یک سنگ برش دار یا cabochon، نمایش نور بر روی سنگ های قیمتی را تغییر می دهد و هم چنین معنای متفاوتی را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An oval cabochon of translucent golden honey amber accents this graceful swan pendant, crafted in bright sterling silver.
[ترجمه گوگل]یک کابوشن بیضی شکل از کهربای عسلی طلایی شفاف، این آویز برازنده قو را که با نقره ای براق ساخته شده است، برجسته می کند
[ترجمه ترگمان]صورت بیضی شکل of کهربایی رنگ، این آویز زیبا، این آویز زیبا و زیبا که در نقره خالص ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cut in a convex form known as a cabochon, this red tourmaline could also be called a rubellite because of its red coloration.
[ترجمه گوگل]این تورمالین قرمز که به شکل محدب معروف به کابوچون بریده شده است، به دلیل رنگ قرمزش می‌توان آن را روبلیت نیز نامید
[ترجمه ترگمان]بریدن به شکل محدب که به نام a شناخته می شود، به خاطر رنگ قرمز آن نیز می تواند به عنوان rubellite شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some dress watches have a cabochon on the crown and many women's dress watches have faceted gemstones on the face, bezel, or bracelet.
[ترجمه گوگل]برخی از ساعت‌های لباس دارای کابوشن روی تاج هستند و بسیاری از ساعت‌های لباس زنانه دارای سنگ‌های قیمتی روی صورت، قاب یا دستبند هستند
[ترجمه ترگمان]بعضی از ساعت های لباس روی تاج و لباس زنانه چند تا جواهر بدلی از روی صورت، bezel یا النگو بر روی صورت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Octagonal-shaped crown set with blue cabochon crown.
[ترجمه گوگل]ست تاج هشت ضلعی با تاج کابوکون آبی
[ترجمه ترگمان]تاج مانند تاجی از تاجی آبی رنگ بر سر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Normally faceted as a cabochon it is often used to great effect in both necklaces and bracelets.
[ترجمه گوگل]معمولاً به‌عنوان یک کابوچون وجهی دارد و اغلب در گردنبندها و دستبندها تأثیر زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]به طور معمول faceted به عنوان یک cabochon اغلب در هر دو گردن بند و دست بند به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She wears a Bulgari ring and necklace with cabochon sapphires and rubies with diamonds.
[ترجمه گوگل]او یک حلقه و گردنبند بولگاری با یاقوت کابوکون و یاقوت سرخ با الماس دارد
[ترجمه ترگمان]اون با یاقوت کبود و یاقوت کبود و یاقوت و یاقوت به همراه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The circlet is enriched by enamel plaques of Byzantine manufacture, alternating on the lower register with jewels en cabochon.
[ترجمه گوگل]دایره با پلاک های مینای ساخت بیزانس غنی شده است که در رجیستری پایینی با جواهرات و کابوشون متناوب می شوند
[ترجمه ترگمان]نیم تاج بر روی صفحه های enamel از آثار بیزانسی ساخته شده است، که به صورت متناوب با جواهرات در cabochon به صورت متناوب درآمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Designed as a cluster, set at the centre with an oval cabochon sapphire of approximately 1 60 cts within a border of circular cut rubies and diamonds.
[ترجمه گوگل]به صورت خوشه ای طراحی شده و در مرکز با یک یاقوت کبوچون بیضی شکل به وزن تقریبی 160 سنت در حاشیه ای از یاقوت های برش دایره ای و الماس قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک خوشه، در مرکز با یاقوت کبود oval از تقریبا ۱ ۶۰ در یک مرز با یاقوت و الماس جمع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This elegant timepiece has white diamonds to mark the hours and a stunning onyx cabochon to decorate the crown, with a matching black sunburst dial and luxurious black stingray strap.
[ترجمه گوگل]این ساعت زیبا دارای الماس‌های سفید برای نشان‌دادن ساعت‌ها و یک کابوچون عقیق خیره‌کننده برای تزئین تاج است، با صفحه‌ی آفتابی مشکی و بند سیاه و سفید مجلل
[ترجمه ترگمان]این وسیله زیبا الماس سفید دارد تا ساعت ها را علامت گذاری کند و a خیره کننده، به منظور تزئین تاج، با a سیاه sunburst سیاه و بند stingray سیاه لوکس، تزئین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This elegant timepiece has 12 white diamonds to mark the hours and a stunning onyx cabochon to decorate the crown, with a matching black sunburst dial and crocodile effect strap.
[ترجمه گوگل]این ساعت زیبا دارای 12 الماس سفید برای نشان دادن ساعت و یک کابوچون اونیکس خیره کننده برای تزئین تاج است، با صفحه ی مشکی و بند افکت تمساح
[ترجمه ترگمان]این وسیله زیبا ۱۲ قطعه الماس سفید دارد تا ساعت ها را علامت گذاری کند و a خیره کننده به منظور تزئین تاج، با a سیاه sunburst و بند crocodile crocodile تزئین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inspired by the bur marigold, the flower has petals in Light Topaz with Smoked Topaz crystal cabochon accents and is on a silver-tone metal stand.
[ترجمه گوگل]این گل با الهام از گل همیشه بهار دارای گلبرگ هایی به رنگ توپاز روشن با لهجه های کابوشن کریستال توپاز دودی است و روی پایه فلزی با رنگ نقره ای قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این گل با الهام از by bur،، در in با Light with Topaz crystal cabochon has has and on stand a a on metal metal tone - - - - - is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crown is decorated with a stunning black onyx cabochon.
[ترجمه گوگل]تاج با یک کابوچون عقیق سیاه خیره کننده تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]تاجی با a سیاه و خیره کننده تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• polished precious stone (without facets)

پیشنهاد کاربران

بپرس