cablecast


(برنامه های تلویزیونی و غیره) از طریق شاه سیم (به جای امواج هوایی) فرستادن، برنامه ای که بدین طریق پراکنده شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a broadcast transmitted through cable television.
صفت ( adjective )
• : تعریف: broadcast through cable television.

- cablecast news
[ترجمه گوگل] اخبار پخش کابلی
[ترجمه ترگمان] خبر بد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: cablecasts, cablecasting, cablecast, cablecasted
مشتقات: cablecaster (n.)
• : تعریف: to broadcast through cable television.

انگلیسی به انگلیسی

• broadcast a program via cable television

پیشنهاد کاربران

بپرس