معنی: تراموای برقیمعانی دیگر: اتاقکی که از کابل آویزان است (برای ترابری به بالای کوه یا از میان دره و غیره)، اتاقکی که توسط شاه سیم کشیده می شود، (ویژه ی جاهای پرشیب) ترن یا اتوبوس کابلی، تخت روان، سیمرو، تله کابین
• : تعریف: an enclosed passenger vehicle either on rails or suspended on a cable and pulled back and forth by a moving cable, esp. up and down a steep incline or across a chasm.
جمله های نمونه
1. A cable car ascends the last 800 metres up to the sheer rock face.
[ترجمه ترجمه شما] تلکابین از ارتفاع ۸۰۰ متری روی صخره ای صاف سقوط می کند
|
[ترجمه گوگل]یک تله کابین از 800 متر آخر تا سطح صخره ای صخره ای بالا می رود [ترجمه ترگمان]یک ماشین کابلی به ارتفاع ۸۰۰ متر بالاتر از سطح صاف صخره صعود می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. From the village, a 10-minute cable car ride delivers you to the slopes.
[ترجمه گوگل]از دهکده، یک تله کابین 10 دقیقه ای شما را به دامنه می رساند [ترجمه ترگمان]از این دهکده، یک ماشین کابلی ۱۰ دقیقه ای شما را به سمت شیب ها حرکت می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A trip by cable car or monorail gives the best view of the 180-acre site, four miles from Exmoor.
[ترجمه گوگل]سفر با تلهکابین یا مونوریل بهترین منظره از سایت 180 هکتاری، چهار مایلی از Exmoor را ارائه میدهد [ترجمه ترگمان]سفری با ماشین کابلی یا سایت monorail بهترین نما از سایت ۱۸۰ هکتاری را ارایه می دهد که چهار مایل از Exmoor فاصله دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Getting into the precarious cable car, the ebullient engineer had himself hauled to the far side and back again.
[ترجمه گوگل]با سوار شدن به تلهکابین مخاطرهآمیز، مهندس شوخطبع خود را به سمت دورتر رسانده و دوباره برمیگشت [ترجمه ترگمان]در حالی که سوار ماشین کابلی precarious شده بود، خودش را مجبور کرده بود تا به آن طرف و آن طرف کشیده شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We took the cable car up to the skating rink, and the view was stunning.
[ترجمه گوگل]با تله کابین به سمت پیست اسکیت رفتیم و منظره خیره کننده بود [ترجمه ترگمان]ماشین کابلی را تا زمین اسکیت برد و منظره خیره کننده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The cable car journey to the top is the longest in the Alps and the whole journey is filled with breathtaking scenery.
[ترجمه گوگل]سفر با تلهکابین به قله طولانیترین مسیر در کوههای آلپ است و کل سفر مملو از مناظر خیرهکننده است [ترجمه ترگمان]سفر با ماشین کابلی به قله بلندترین برج آلپ است و کل سفر پر از مناظر نفس گیر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Patscherkofel cable car is a stone's throw away, and the bus to Innsbruck stops nearby.
[ترجمه گوگل]تلهکابین Patscherkofel در فاصله کوتاهی قرار دارد و اتوبوس به اینسبروک در همان نزدیکی توقف میکند [ترجمه ترگمان]ماشین کابلی Patscherkofel یک پرتاب سنگی است و اتوبوس به اینسبروک نزدیک می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A new gondola cable car will take you to dizzy heights, enabling you to appreciate the mountains in their true splendour.
[ترجمه گوگل]یک تله کابین جدید شما را به ارتفاعات سرگیجه می برد و به شما امکان می دهد از شکوه واقعی کوه ها قدردانی کنید [ترجمه ترگمان]یک ماشین کابلی gondola جدید شما را به قله های سرسام انگیز می برد و شما را قادر می سازد تا از کوه ها در شکوه واقعی خود تقدیر بکنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Freddy Nock balances on the cable car ropeway in the Alps on Germany's highest mountain, Zugspitze, August 30 near Garmisch-Partenkirchen, Germany.
[ترجمه گوگل]فردی ناک در 30 اوت در نزدیکی گارمیش-پارتنکیرشن، آلمان، روی طناب تله کابین در کوه های آلپ در مرتفع ترین کوه آلمان، Zugspitze، تعادل برقرار می کند [ترجمه ترگمان]\"فردی Nock\" در روز ۳۰ اوت در نزدیکی Garmisch - Partenkirchen آلمان در نزدیکی Garmisch - Partenkirchen آلمان، در بالاترین کوهستان آلپ، در بالاترین کوه آلپ قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He took a cable car ride over the city.
[ترجمه گوگل]او با تله کابین بر فراز شهر سوار شد [ترجمه ترگمان]اون یه ماشین کابلی تو شهر گرفته [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A cable car, especially one suspended from an overhead cable .
[ترجمه گوگل]تلهکابین، بهویژه تلهکابین معلق از کابل بالای سر [ترجمه ترگمان]یک ماشین کابلی، به خصوص یکی از کابل بالای سر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The cable car has much as speediness, carrying more passenger, etc.
[ترجمه گوگل]تله کابین به اندازه سرعت، حمل مسافر بیشتر و غیره است [ترجمه ترگمان]ماشین کابلی خیلی شبیه speediness است و مسافر بیشتری حمل می کند و غیره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Cable car up to 16 when the recovery operation.
[ترجمه گوگل]تله کابین تا 16 زمانی که عملیات بازیابی [ترجمه ترگمان]این خودرو در هنگام عملیات بازیابی به ۱۶ تن رسید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He has helped cable car conductor, to discuss a breakthrough.
[ترجمه گوگل]او به هادی تله کابین کمک کرده است تا در مورد یک پیشرفت صحبت کند [ترجمه ترگمان]او به راهنمای قطار کابلی کمک کرده است تا در مورد یک پیشرفت صحبت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Sitting on a cable car, not only some fear and some exciting.
[ترجمه گوگل]نشستن روی تله کابین، نه تنها ترس و برخی هیجان انگیز است [ترجمه ترگمان]نشستن روی یک ماشین کابلی، نه تنها کمی ترس و برخی هیجان انگیز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تراموای برقی (اسم)
cable car
انگلیسی به انگلیسی
• tram, small car which travels through the air along a cable a cable car is a vehicle for taking people up mountains. it is pulled by a moving cable.
پیشنهاد کاربران
The San Francisco cable car system is the world's last manually operated cable car system and an icon of the city of San Francisco
( تله کابین ) وسیله نقلیه ای که روی ریل حرکت می کند و توسط یک کابل متحرک کشیده می شود که معمولاً برای حمل و نقل به بالای تپه ها یا کوه ها استفاده می شود a vehicle that runs on tracks and is pulled by a moving cable, typically used for transportation up steep hills or mountains