1. PipThe Negro cabin boy who loses his mind when abandoned temporarily in the sea.
[ترجمه گوگل]PipThe Negro پسر کابینی که با رها شدن موقت در دریا عقل خود را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]پسرک سیاه پوستی که فکرش را از دست می دهد که موقتا در دریا رها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'd like to sign on as cabin boy.
[ترجمه گوگل]من می خواهم به عنوان پسر کابین ثبت نام کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم به عنوان پسر کابین امضا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. By now, the cabin boy, Parker, is lying at the bottom of the lifeboat in the corner, because he had drunk sea water against the advice of others.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، پسر کابین، پارکر، در پایین قایق نجات در گوشه خوابیده است، زیرا او برخلاف توصیه دیگران آب دریا را نوشیده بود
[ترجمه ترگمان]تا حالا، پسرک کلبه، پارکر، در انتهای قایق نجات افتاده بود، چون آب دریا را در مقابل توصیه دیگران مست کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Even a cabin boy gets a phone call, right?
[ترجمه گوگل]حتی یک پسر کابین با تلفن تماس می گیرد، درست است؟
[ترجمه ترگمان]حتی یه پسر کوچولو هم زنگ میزنه، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Is it because even cabin boy had certain fundamental rights?
[ترجمه گوگل]آیا به این دلیل است که حتی پسر کابین دارای برخی حقوق اساسی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا به خاطر این بود که حتی یک پسر کابین حقوق اساسی داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. On board ship he invariably tried to hoodwink other people, even a cabin boy, into paying for his sherry.
[ترجمه گوگل]او در کشتی همیشه سعی میکرد تا افراد دیگر، حتی یک پسر کابین، را سرپوش بگذارد تا هزینه شری او را بپردازند
[ترجمه ترگمان]در کشتی او همیشه سعی می کرد دیگران را فریب دهد، حتی یک پسر کوچک که پولش را می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Man is so constructed that such isolation is too immense to conceive and the young cabin boy loses his rational faculties.
[ترجمه گوگل]انسان چنان ساخته شده است که چنین انزوا برای باردار شدن بسیار زیاد است و پسر جوان کابین توانایی های عقلانی خود را از دست می دهد
[ترجمه ترگمان]انسان بدین گونه ساخته شده است که چنین انزوا آنقدر بزرگ است که نمی تواند تصور کند و آن پسرک جوان عقل و شعور خود را از دست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. No man except the sailors who stuffed me in that barrel, the cabin boy who cleaned up after me, the girl you sent to warm my bed, and that treacherous freckled washerwoman.
[ترجمه گوگل]هیچ مردی جز ملوانانی که مرا در آن بشکه فرو کردند، پسر کابینی که دنبالم را تمیز کرد، دختری که تو فرستادی تا رختخوابم را گرم کند، و آن شست و شوی خالدار خیانتکار
[ترجمه ترگمان]هیچ مردی جز ملوانان کشتی که مرا در آن بشکه پر کرده بود، همان پسری بود که بعد از من آن را تمیز کرد، دختری که تو را برای گرم کردن تخت من فرستاد، آن دختری که تو را برای گرم کردن تخت من فرستادی، آن هم آن دختر کک مکی خیانتکار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After 19 days lost at sea, the captain decides to kill the cabin boy, the weakest amongst them, so they can feed on his blood and body to survive.
[ترجمه گوگل]پس از 19 روز از دست دادن در دریا، کاپیتان تصمیم می گیرد پسر کابین را که ضعیف ترین آنهاست، بکشد تا آنها بتوانند برای زنده ماندن از خون و بدن او تغذیه کنند
[ترجمه ترگمان]بعد از ۱۹ روز در دریا، کاپیتان تصمیم گرفت که پسر کابین را بکشد، ضعیف ترین آن ها در میان آن ها، بنابراین آن ها می توانند خون و بدن او را تغذیه کنند تا زنده بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Because everyone know there's gonna be a death, whereas the cabin boy didn't know the discussion was even happening.
[ترجمه گوگل]چون همه میدانند که مرگی در راه است، در حالی که پسر کابین نمیدانست که بحث در حال وقوع است
[ترجمه ترگمان]چون همه می دانند که مرگ وجود دارد، در حالی که پسر کابین نمی دانست بحث بر چه منوال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Student: I just think that's the whole moral issue is that there's no consulting of the cabin boy.
[ترجمه گوگل]دانشجو: فقط فکر میکنم تمام مسئله اخلاقی این است که هیچ مشورتی با پسر کابین وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]تنها فکر می کنم که مساله اخلاقی این است که هیچ مشورت با پسر کابین در کار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید