cabalistic


معنی: حدیی یا روایت شفای وزبانی

جمله های نمونه

1. Like the cabalistic use of hints and allusions, it achieves results seemingly out of proportion to the measures employed.
[ترجمه گوگل]مانند استفاده کابالیستی از اشارات و اشارات، نتایج ظاهراً نامتناسب با اقدامات به کار رفته به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]مانند استفاده از اشارات و اشارات، به نظر می رسد به تناسب با اندازه های استفاده شده دست می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When selected, the cabalistic silicon chip breathes form into a book's virtual self to awaken the text onto the screen.
[ترجمه گوگل]هنگامی که انتخاب می‌شود، تراشه سیلیکونی کابالیستی شکلی را در خود مجازی کتاب تنفس می‌کند تا متن را روی صفحه نمایش بیدار کند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که انتخاب شد، تراشه سیلیکونی cabalistic به خود مجازی یک کتاب تبدیل می شود تا متن را بر روی صفحه از خواب بیدار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Sometime she uses unexpected Chinese words, such as "cabalistic", but I know the connotation is accurate and special.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات او از کلمات چینی غیرمنتظره مانند "cabalistic" استفاده می کند، اما من می دانم که معنای دقیق و خاص است
[ترجمه ترگمان]او گاهی از کلمات غیر منتظره چینی، مانند \"cabalistic\" استفاده می کند، اما می دانم که معنای آن دقیق و خاص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He once wrote Jefferson that Catholicism was Hindu and cabalistic.
[ترجمه گوگل]او یک بار به جفرسون نوشت که مذهب کاتولیک هندو و کابالیست است
[ترجمه ترگمان]یک بار جفرسون نوشت که مذهب کاتولیک هندو و cabalistic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Out came Meg, with gray horsehair hanging about her face, a red and black robe, a staff, and cabalistic signs upon her cloak.
[ترجمه گوگل]مگ با موهای خاکستری رنگ که به صورتش آویزان بود، ردایی قرمز و سیاه، عصا و علائم کابالیستی روی شنلش بیرون آمد
[ترجمه ترگمان]مگ در حالی که با موی خاکستری رنگش به صورتش آویخته بود، لباس قرمز و سیاهی بر تن داشت، یک عصا و یک نشانه روی شنلش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She wrote on the birthday card, "Kid is such a cabalistic gift from God. Everyday I learnt, was moved and grateful. "
[ترجمه گوگل]او روی کارت تولد نوشته بود: "کودک یک هدیه بزرگ از طرف خداست هر روز یاد می گرفتم، تحت تاثیر قرار می گرفتم و سپاسگزارم "
[ترجمه ترگمان]او در کارت تولد نوشت: \" بچه چنین هدیه ای از جانب خدا است هرروز یاد می گرفتم، نقل مکان می کردم و سپاسگزار بودم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حدیی یا روایت شفای وزبانی (صفت)
cabalistic

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to or characteristic of the cabala (mystical interpretation of the scriptures developed by rabbis, most popular in the 12th and 13th centuries); occult, mysterious

پیشنهاد کاربران

بپرس